امروز, روز ناله و اندوه و ماتم است
روز عزای اشرف اولاد آدم است
چیزی شبیه روز حسین و محرّم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
امروز, روز ناله و اندوه و ماتم است
روز عزای اشرف اولاد آدم است
چیزی شبیه روز حسین و محرّم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
غریب و بی کس و تنها و بی هوا بردند
عزیز فاطمه را نیمه شب کجا بردند
شدند از در و دیوار وارد و او را
غریب از سر سجادهء دعا بردند
در بین سر و صدا کجا می بردند
هیزم به کدام کربلا می بردند
رفتند به عرش بی وضو نا اهلان
جایی که سلامی از خدا می بردند
من آفــریــده شـدم پـای باء بسم الله
بـه پـای نقـطه ی تـنـهای باء بسم الله
شـروع میشود آیـات سـوره های خـدا
بـه نـامِ نــامــیِ زیــبــای باء بسم الله
ذوالفقاری که حق به لب دارد
روح از مشرکان طلب دارد
ذوالفقاری که برق تا میزد
لشکری صف نبسته جا میزد
شکر خدا که نام علی در اذان ماست
ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست
ذکر علی عبادت مختص شیعه است
این اسم اعظم است که ورد زبان ماست
از تناقضهای عادت گشته سرشاریم ما
گاه اصراریم ما, گهگاه انکاریم ما
هرکجا پا میگذاریم اشکمان جاری شود
هیئت دیوانگانیم, ابر سیّاریم ما
آشفته دل و شیفته و عاشق رهبر
آن یاور دین نبوی, یار پیمبر
مستِ گلِ رخسار نبی, واله و شیدا
پروانه صفت, او به طوافِ گلِ دلبر
دلداده ودلباختۀ , احمد مختار
کرم خانه جای کریمان بوَد
محل عطای کریمان بوَد
گدا در حرم گرچه آقا شود
همین از دعای کریمان بوَد
توبه به لب دارد قرار ندارد
فکر از آغوش تو فرار ندارد
خسته ز افعال آمده که ببینی
غیر خودت با کسی که کار ندارد
عبد آلوده منم کز چشم یار افتاده ام
بس خطا کردم ز اوجِ اعتبار افتاده ام
توبه هایم را گناهانم خرابش می کند
میوه ى خامم که باز از شاخسار افتاده ام
حتى اگر نبخشد, این چشم تر می ارزد
این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد
جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست
هروقت می نشیند در پشت در می ارزد