پشت و پناهم

کارِ ما شد از جفایِ خارها پیچیده تر
در دلم شد حسرتِ دیدارها پیچیده تر

بعدِ تو طوفان به سمتِ خیمه ها خواهد رسید
می شود حالِ همه گلزارها پیچیده تر

نورِ ماهِ آسمان

عفّت و عصمت تماماً در رکابِ زینب است
نورِ ماهِ آسمان،زیرِ نقابِ زینب است

عزّت و آزادگی،دل باختن بر وجه الحسین
این همه درک کرامت ها،به بابِ زینب است

شیرخواره کودکم

جانِ هرکس دوست داری، جانِ من آرام تر
دست و پا را گم نکن،ناله مزن آرام تر

دست و پا کمتر بزن بیرون کشم این تیر را
می کُشی آخر مرا ای بت شکن ..آرام تر

در فضا پیچیده

در فضا پیچیده، ای ششماهه ام بویِ تنت
نور می گیرم ز رویِ همچو ماهِ روشنت

بسکه افتادی زمین از نیزه هایِ بی حیا
لاله زاری شد رُخت، ای جان فدایِ گلشنت

مجلسِ عزا

از این جهان،گدائی ات آقا برایِ ماست
پس ماندگار در همه عالم برایِ ماست

در مجلسِ عزایِ شما سینه می زنیم
یعنی که وقف روضه تان دست هایِ ماست

ناطق قرآن

کامِ خود را در نجف ، پُراز گهر باید نمود
با علی گفتن ، جهانی پُر شکر باید نمود

با ولایِ حضرت حیدر امیرالمومنین
سینه را بر آتش نفرت سپر باید نمود

عیدِ ولایت

باز هم آئینه ها..عیدِ ولایت آمده…

شیعیانِ مرتضی!وقتِ ضیافت آمده..

خنده را از لب نیاندازید عیدِ واقعی ست

سینه چاکانِ علی…هنگامِ بیعت آمده

همرزم بودم یک زمانی با سه ساله
من داشتم اشکِ روانی با سه ساله
در کربلا بودیم پشتیبانِ زینب…
دریافتم نام و نشانی با سه ساله

رونقی دارد عجب بازارشان این روزها…
بر منِ تنها رسد آزارشان این روزها…

کوفیان دنبال شمشیرند و پُر کینه شدند
فرق کرده یاحسین ابزارشان این روزها..

آخرین باب الحوائج

در حریمت یافتم شورِ صداقت بیشتر
آمدم اندوختم حُبّ ِ ولایت بیشتر
مایه ای اصلاً نبود ای نهمین سالارِ عشق
من گرفتم زیرِ پاهای تو قیمت بیشتر

بالحسین الهی العفو

آمدم خسته دل ای یار بیا عفوم ڪن
این منم عبدِ گنهڪار بیا عفوم ڪن

دلِ من پُر ز جراحت ..نَفَسم شیطانی
آمدم با تنِ بیمار بیا عفوم ڪن

ارزانی ات

“دوستت دارم”همین جمله خدا..ارزانی ات
باز هم دعوت نمودی،آمدم مهمانی ات

از تضّرع بهره ای اصلاً ندارم یا کریم..
گریه را یادم بده تا ڪه شوم بارانی ات

دکمه بازگشت به بالا