به تعلیم بشر مولای مکتب هر زمان برخاست
به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست
شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد
که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست
به تعلیم بشر مولای مکتب هر زمان برخاست
به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست
شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد
که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست
من که جبریل نیستم بانو
از تو گفتن برای من سخت است
کار هرکس نبود کار تو بود
مادر فاطمه شدن سخت است
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر
نوشتم اول خط سیدی علی اکبر
خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر
خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر
خوشا به حال هرآنکس که نام خادم داشت
علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت
به تعلیم بشر مولای مکتب هرزمان برخاست
به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست
شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد
که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست
این زن که در نوشتنش اینقدر مطلب است
شرح کتاب حیدر و زهراست؛ زینب است
زینب همان کسی که شریک امام بود
هرچه بجز حسین برایش حرام بود
خوب است بانوان جهان این چنین شوند
چون خاک پای فاطمه بالانشین شوند
چون فاطمه ست حجت کبرای اهل بیت
خوب است خاک مقدم امّالبنین شوند
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از اینها فراتر داشت
پر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشت
زنان از بی حجابی ها سر تسلیم افکندند
ولی ، کنز الحیا از چادر خود تاج بر سر داشت
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر
نوشتم اول خط سیدی علی اکبر
خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر
خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر
شده ام خاک پای حضرت عشق
پس به هفت آسمان شرف دارم
ذوق پرواز را نمی خواهم
شوق پابوسی نجف دارم
هنوز هم که هنوز است کربلا غوغاست
غمش قشنگ ترین اتفاق این دنیاست
به جای عالم و آدم به خویش زحمت داد
کسی نخواست از او ، او خودش چنین می خواست
خوش آمدی، گله ای نیست، بهترم مثلا…
شبیه قبل نشستی برابرم، مثلا…
خیال میکنم اصلا مدینه ایم هنوز
بهشت چادر زهراست بسترم مثلا