عمریست که ما دست به دامان حسینیم
در مجلس روضه همه مهمان حسینیم
چون عشق حسین بن علی راه نجات است
پس تا به ابد مست و پریشان حسینیم
عمریست که ما دست به دامان حسینیم
در مجلس روضه همه مهمان حسینیم
چون عشق حسین بن علی راه نجات است
پس تا به ابد مست و پریشان حسینیم
آنکه را حُبِّ علی نیست به دل، از ما نیست
هرکه شد شیفته ی عشق علی، تنها نیست
سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم
جز علی هیچکسی بر دل ما مولا نیست
این یاس پرپر روضه هایش فرق دارد
شعر و غزل گفتن برایش فرق دارد
روی کبود و قامتی خم، دست لرزان
با دیگران لحن صدایش فرق دارد
لب های او جز ناله آوایی ندارد
دیگر برایش خنده معنایی ندارد
اکنون که اینجا آمدی باید بگوید
جز این خرابه دخترت جایی ندارد
همین که نامِ بلندت به هر زبان افتاد
چه شور و وِلوِله ای در دل جهان افتاد
برایِ ذکرِ مصیبت دلم گرفت آتش
و سیلِ گریه و ماتم به عمقِ جان افتاد
اینکه افتاده به سمتِ تو مسیرم کافیست
تا قیامت شده ای نِعمَ الاَمیرم، کافیست
جز حسین بن علی عشقِ دگر نیست مرا
در همین حد که به عشقِ تو فقیرم کافیست
نیمه شبها تا سحر ذکر رضا باید گرفت
اینچنین حاجات خود را از خدا باید گرفت
در جوار مرقدش هرگز به کم قـانع مشو
چونکه از مشهـد بـرات کربلا باید گرفت
تسبیحِ دل ذکر و دعا را دوست دارد
«أمَّن یُجیبِ» روضه ها را دوست دارد
دستِ گدایی همه سویش دراز است
بنده نواز است و گدا را دوست دارد
تسبیحِ دل ذکر و دعا را دوست دارد
«أَمَّن یُجیبِ» روضه ها را دوست دارد
دستِ گدایی همه سویش دراز است
بنده نواز است و گدا را دوست دارد
قلب من شد مبتــلایت یا حسین
عاشق صحن و سرایت یا حسین
از خدا خواهم که روزی من شوم
زائـــر کــرب و بــلایـــت یا حسین
تشنه لب در کربلا غوغا بپا کردی حسین
جان خود را هـم برای دین فـدا کردی حسین
لحظـه آخرکه آن نامرد خنجر را کشید
جای نفرین, زیر لب او را دعا کردی حسین
اربعینی در دلم حال و هوایت مانده است
پس شمیم سیب سرخ روضه هایت مانده است
اربعینی گریه کردم من برایت روز و شب
تا به حالا بر تنم رخت عزایت مانده است