لب های او جز ناله آوایی ندارد
دیگر برایش خنده معنایی ندارد
اکنون که اینجا آمدی باید بگوید
جز این خرابه دخترت جایی ندارد
لب های او جز ناله آوایی ندارد
دیگر برایش خنده معنایی ندارد
اکنون که اینجا آمدی باید بگوید
جز این خرابه دخترت جایی ندارد
لفظ و مضمون غزل وقتی برای زینب است
شعر هم از بیت اوّل در هوای زینب است
نام من چون در میان سائلانت ثبت شد
تا قیامت این دل عاشق گدای زینب است
مــاه مــحــرم آمـد و وقـت غـم و عزا شده
صحن و سرای دل پر از نسیم کربلا شده
تمام شـهر می شود مـرثیه خوان ماتمت
دوباره روضه های غـم به لطف تو بپا شده
در صـحن دلم شوق عجیبی برپاست
جـان و تن من وقـف عـلی و زهراست
ایــن وصــلـت پـر خیر چه غوغایی کرد
در عـــالم و آدم به خـدا بی همـتاست
محسن زعفرانیه
دیوانه ی تو هــر که شد عاقل نمی شود
یک لحظه هم ز عشق تو غافل نمی شود
مـــولا جـواز نوکریم چــون به دســت تو
امضاء و مهر خورده که باطل نمی شود
سفره ی احسانتان تا اینکه برپا می شود
لفظ شیعه با کرامات تو معنا می شود
در بساط واژه های ذهن خود دنبال عشق
هرچه می گردم فقط نام تو پیدا می شود
از صبر تو زینب (س) همه عالم شده حیران
با نــام تو زینب (س)همه دلــها شده گـریان
از غــصّــه و غــم هایتـــو ای عــمّــه سادات
بـــــر شـــیفتــگانتهـــمه دنـــــیاسـت خرابات
دوبـاره شد وجود من اسیر و مبتلای تو
مثل همیشه شعر من دم زند از وفای تو
عرض ادب به ساحت شما روانه می کند
قافیه های این غزل خلق شده برای تو!
شهر مدینه غصه و غمدارد امشب
حال و هوایی پر ز ماتم دارد امشب
یک یاس پرپر دارد امّا خانه وحی
چشم علی اشک دمادم دارد امشب
آن روز که ما را ز گل خام سرشتند
در مدرسه عشق شما نام نوشتند
چون روز ازل نام مرا شیعه نهادند
جز عشق تو مـهدی دگرم هیچ ندادند
یا علی با نام تو دل عشق بازی میکند
شیعه با حبّ تو مولا سرفرازی میکند
گر که با ” ناد علی ” بعد از خدا جویی مدد
گفتن ذکر علی صد چاره سازی میکند
از صبر تو زینــــب (س ) همه عالمشده حــیران
با نــام تو زینـــــب (س) همه دلــها شده گـریان
از غــصّــه و غــم های تــو ای عــمّه ســـادات
بـــــر شـــیفتــگانت هـــمه دنـــیاسـت خرابات