طعم یتیمی

ای کوفه حالا می‌چشی طعم یتیمی را
از دست خواهی‌داد بابایی صمیمی را

از رحمت حق بعد از او بی‌بهره خواهی‌ماند
حتی نمی‌بینی به خود دیگر نسیمی را

یا حسن مجتبی(ع)

کبوتریم و پی دانه ی امام حسن
رسیده ایم در خانه ی امام حسن

تمام مردم این شهر، شهرت ما را
شناختند به دیوانه ی امام حسن

یارب

گناه‌کارترین بنده‌ی توام یارب
به‌جان فاطمه شرمنده‌ی توام یارب

ببین به‌پا شده بت‌خانه در دلم، اما
هنوز معتقدم بنده‌ی توام یارب

حسن جانم

گرچه در دنیا فراوان می‌شود پیدا کریم
نیست مانند “حسن” اما دراین دنیا کریم

آن‌قدر پیش خدا رفته‌ست بالا رتبه‌اش
تا به عشق او لقب داده‌ست قرآن را “کریم”

اُم‌ُالمُومِنین

از همان آغاز،‌ چشم آسمان‌ها و زمین
تا ابد دیگر نمی‌بیند زنی را این‌چنین

بهترین‌های دوعالم در پی پیغمبرند
شد خدیجه در میان بهترین‌ها بهترین

یا قاسم ابن الحسن(ع)

کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن
رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن

تمام مردم این شهر، شهرت ما را
شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن

سفره‌ی موسی‌بن‌جعفر(ع)

همیشه سهم آب و نان ما چندین برابر بود
چرا که رزق ما از سفره‌ی موسی‌بن‌جعفر بود

اگر باب‌الحوائج خوانده می‌شد علتش این است؛
که با قلب شکسته مرهم دل‌های مضطر بود

یا زینب(س)

به جلوه آمد و گفتند انعکاس علی‌ست
علی دیگری امروز در لباس علی‌ست

به “لا‌یُقاسُ بِنا” روح تازه‌ای بخشید
چرا که زینب او قابل قیاس علی‌ست

صَبرَاً عَلی قَضائِکَ

سرها به نیزه رفته و تن‌هاست بر زمین
داغی ندیده صفحه‌ی تاریخ این‌چنین

افتاده بود عرش خداوند روی خاک
وقتی «بلندمرتبه شاهی ز صدر زین…»

ای در وطن غریب

ای در وطن غریب
عالم ندیده مثل تو در مرد و زن غریب

از بس که با هم‌اند
دیگر نوشته‌ایم به جای حسن؛ غریب

یا بنت موسی ابن جعفر(س)

ما را خدای حضرت معصومه
خوانده گدای حضرت معصومه

شاعر شدیم تا بنویسیم از
مدح‌وثنای حضرت معصومه

یا امام حسن(ع)

کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن
رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن

تمام مردم این شهر، شهرت ما را
شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن

دکمه بازگشت به بالا