خدیجه

زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام
که جلوه کرده در او شأن زن به معنی تام
زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام
که بوده است مسلمان جلوتر از اسلام
کسی به درک مقامش نمی رسد هرگز
به درک معنی نامش نمی رسد هرگز

دورو

با نفس خود در آینه تا روبرو شدم
دیدم اسیر دست هزار آرزو شدم

شیطان مرا همیشه به سمت گناه خواند
از روی جهل راهی آن سمت و سو شدم

اندک

کهنسالان چه بسیارند اما پیر ها اندک
که عبرت ها فراوانند و عبرت گیر ها اندک

برای پاک کردن باید اول پاک بود ، اما
شد از آلودگی نفس ها تاثیر ها اندک

یا باقر العلوم(ع)

بگو به نور که ماه تمام آمده است
که صبح آمد و پایان شام آمده است
برای شیعه دوباره امام آمده است
خدای فقه و حدیث و کلام آمده است

زینت سجاده ها

باسجده هاش زینت سجاده ها شده است
سجاده اش ادامه ی عرش خدا شده است

مجموعه ی تمام ِ صفات ِ پیمبران
آئینه ی تمام نمای خدا شده است

عموي رقيه

همین که بر سر نی آمدی به سوی رقیه
شده ست با تو برآورده آرزوی رقیه

دلیل اصلی آن ای عمو نبودن آب است
گرفته است اگر رنگ خون وضوی رقیه

مباهله

هم جن بیاورید ، هم انسان بیاورید
یک لشکر بزرگ به میدان بیاورید

ازسنگ های سخت که بالای کوه هاست
تا ریگ های ریز بیابان بیاورید

مايه ي آرامش

ای گریه بر تو مایه ی آرامشم حسین
نازتو را به جان ودلم می کشم حسین

با اشک روضه صبح من آغاز می شود
خیس است هرشب ازغم تو بالشم حسین

یا کریمه اهل بیت

شيخ می آيد حرم ، گمراه می آيد حرم
با تمام زائرانش راه می آید حرم

هيچ فرقی نيست بين زائرانش چونکه هم_
بنده می آيد حرم ، هم شاه می آيدحرم

ام المومنین

از همان آغاز , چشم آسمان ها و زمین
تا ابد دیگر نمی بیند زنی را اینچنین

در همان عصری که اهل شهر با شک کافرند
تو به آیین محمد رو میاری با یقین

یا ام کلثوم(س)

از این که دختر شیر است و خواهر شیر است
بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است

برای شیرزن عصر خود شدن کافی ست
همین که خون علی در رگش سرازیر است

مانده ام تنها

کاری کن ای در
من مانده ام تنها ، مرا یاری کن ای در

خود را سپر کن
در حق من قدری فداکاری کن ای در

دکمه بازگشت به بالا