اران حریف چشم تو دریا نمیشود
دیگر کسی شبیه تو آقا نمیشود
صدها کلیم میچکد از نوک ناخنت
موسی بدون اسم تو موسی نمیشود
اران حریف چشم تو دریا نمیشود
دیگر کسی شبیه تو آقا نمیشود
صدها کلیم میچکد از نوک ناخنت
موسی بدون اسم تو موسی نمیشود
اینجا چقدر شعله وزیده ست پشت در
باغ این قَدَر کبود که دیده ست پشت در
در کوچه های هاشمی آتش شروع شد
یا هق هقی بریده بریده ست پشت در؟!
اسم علی خلاصه اسما اعظم است
هر کس که خواند ناد علی او معظم است
وقتی خدا برای علی سینه چاک کرد
حب علی به کل فرائض مقدم است
یک سال نیم مانده غمت در گلوی من
هر روز وشب تویی همه جا روبه روی من
در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو
دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من
اگر به حکم تو باشند باد و آتش و آب
و یا به دست توگردند سنگ و گل زر ناب
اگر مطیع توگردند خلق روی زمین
وگر مسخر گرددتو را خور و مهتاب
نرسد اگر به علی کسی, به کجا رود؟ بهکجا رسد؟
به خداقسم که اگر کسی, به علی رسد, به خدا رسد
سویانبیا, سوی اولیا, ز طریق حب و ولا بیا
که بهجایی ار برسد کسی, ز طریق حب و ولا رسد
درد کمر تمام توان مرا گرفت
این زخم سر قرار و امان مرا گرفت
بابا سرم هنوز کمی تیر می کشد
دستی رسید و روح و روان مرا گرفت
عاشقیدردسری بود نمیدانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم
پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط , بی بال و پری بود نمیدانستیم
آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو
سهممان بی خبری بود نمیدانستیم
آب و جاروی در خانه ما شاهد بود
از تو بر ما گذری بود نمیدانستیم
اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
قلم به سمت شکوهت قدم قدم آمد
به سمت دفتر شعرم خود قلم آمد
دوباره حس سرودن گرفته ام آقا
و با اجازه ی دستت بگو… دلم آمد
رفتند مسافران و ما جاماندیم
ما گوشه ی ایوان مطلا ماندیم
عمری طلب وصل تو را می کردیم
تا اینکه رسیده ایم و حالا ماندیم
بی تو در زندگیم رنگ خدا نیست که نیست
بین عشّاق چو من بی سر و پا نیست که نیست
با غم دوری تو سوخته و ساخته ام
اثری از چه در این سوز و نوا نیست که نیست
چون گنبد و مزار تو شد زینت سما
پل می زند دلم به گلستان کربلا
باشم کنار تربت پاکت سفیر عشق
آیا شود که گوشه چشمی کنی به ما