شعر ازدواج اميرالمومنين و حضرت زهرا (س)

شمس جمالش

خورشید همان شمس جمالش می شد
قوس قمر ابروی هلالش می شد

با اینهمه اوصاف علی یک جمله است
((صدیقه طاهره عیالش می شد ))

حسین رویت

نور عشق

هوای سینه ی دنیا چو عرش اعلاء بود
و نور عشق میان زمین و بالا بود
مدیحه خوانی داوود می رسد امشب
در این شبی که شفق هم نوای دریا بود

زوجی از جنسِ نور

گـُل بریزید فاطمه شاد است
آسـمان ماتِ مـاه داماد است

رویِ لبهایِ عرشِ حق لبخند
صلـواتِ نَبـی بر این پیـوند

طلعت خورشید

درود!طلعت خورشید روزگار علی
سلام مادر آب و سلام یار علی

کسی که گفته نیاید بهار با یک گل
خبر نداشته اصلاً ز نو بهار علی

پیوند آسمانی

وقتی که فاطمه به تو لبخند می زند
قلبت فقط به لطف خداوند می زند
لب وا کند و با غزل مهربانی اش
طعنه عسل به نیشکر و قند می زند

پیوندتان مبارک

یک مرد وزن مکمل هم در کنار هم
آیینه وار هـر دو یشان بی قرار هم

مـعنای اصـلی لغت خانـواده انـــد
مست نگاه یک دلی و می گسار هم

شور و جشن

در آسمان مدینه ستاره باران بود
ستاره بود و همه کوچه ها چراغان بود

خدا دو نور خودش را رسانده بود بهم
عجیب نیست اگر شهر نور افشان بود

سفره ی عقد,

صدای هلهله ای عاشقانه می آید
صدای پای تغزل, ترانه می آید
بهشت خنده کنان, این میانه می آید
خدا به شوق در این آستانه می آید

شعر سال روز ازدواج حضرت علی(ع)و حضرت زهرا(س)

شب عروسی تان آسمان مصفا شد
زمین پر از برکات خدای اعلی شد
شب فرارغم و ماندن خوشی ها شد
میان عرش خدا بزم شور برپا شد

شعر سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا (س)

فضایِ شهر مدینه دوباره عرفانیست
نماز پنجره هایش چه قدر روحانیست!

مگر چه عید بزرگی رسیده که امشب!
در آسمان و فلک جشن نور افشانیست

هر دوتاتون میشدین بنای هم

هر دوتاتون میشدین بنای هم
ابتدای هم و انتهای هم

نور واحدید و فرقی نداره
جلوه میکنید اگر به جای هم

امشب عروسی نه شب عید وصال است

امشب عروسی نه شب عید وصال است
آیینه پیش آب در اعلی کمال است
پیمانه لبخندی بروی باده انداخت
شرب مدام ما از این جلوه حلال است

دکمه بازگشت به بالا