میثم هستیم که رفتیم سر دارِ حسین
ما که باشیم؟خداهست خریدارِ حسین
بین این شهر فقط صحبتِ از نوکری است
چقدر گرم شده مجلس و بازار حسین
شعر وروديه محرم
در دل شوریده ام غمهای عالم ریخته
حال و روزم در غمت ای یار در هم ریخته
ما برای گریه ایم و از همان روز ازل
چنته ما را خدا اندوه و ماتم ریخته
تا نغمه ی حسین نوایش به ما رسید
دادی زدیم و فضل خدایش به ما رسید
مارا نوشته اند شکار کمند یار
شکرخدا که زلف رهایش به ما رسید
نشسته ام بنویسم محرمت را باز
هزار نکته ی ناگفته از غمت را باز
خدا کند که امانم دهی و باز کنم
برای خیمه زدن بند پرچمت را باز
صد شکر که از راه محرم آمد
از هر سر کوچه نوحه و دم آمد
هر کس که رسیده زیر پرچم آمد
لاتی وسط دسته ی ماتم آمد.
دیگه وقت غصه و غم رسیده
عزای اشرف آدم رسیده
ذکر یا حسین پیچیده توی شهر
عاشقا ماه محرم رسیده
مَردم مُحرّم آمده نوحوا علیٰ الحسین
هنگام ماتم آمده نوحوا علیٰ الحسین
حالا که ماه سَـرورِ شیب الخضـیب ها
همزاد با غم آمده نوحوا علیٰ الحسین
گاهی بیا با مدارا کن ؛ مدارا
از ما مگیر هرگز تمنای دعا را
ما را نبردی؛ پس بیاور کربلا را
از دست دارم میدهم اشک و بکا را
پر می زند دلم به هوای نگاهتان
تا کربلا- به شهر شما- بارگاهتان
تا اینکه خرج بزم عزای شماشوم
عمریست میشودکه نشستم به راهتان
چه خوب شد که دلم را برای خود کردی
مرا تو ساکن بزم عزای خود کردی
دو دست خالی من را گرفتی از لطفت
و پای ثابت در روضه های خود کردی
سلام بیرق پرچم,سلام ماه عزا
سلام حضرت زینب,سلام خون خدا
دوباره آمده ایم و عزا به پا کردیم
برای ماتمان روضه ها به پا کردیم
بوی اسپند ز ماتمکده ها می آید
بوی سیب از حرم خون خدا می آید
همه جا پر شده از زمزمه وای حسین
ماه جانبازی شاه دو سرا می آید