هر روضه ای برای همه جانگداز نیست
هر گوش را لیاقت افشای راز نیست
بالانشین منبر نی! خطبه ای بخوان
غیر از سر تو هیچ سری بر فراز نیست
هر روضه ای برای همه جانگداز نیست
هر گوش را لیاقت افشای راز نیست
بالانشین منبر نی! خطبه ای بخوان
غیر از سر تو هیچ سری بر فراز نیست
اذن میدان تو ای کاش نبود عهده ی من
که بمانم چه کنم حال بر این پاره بدن
آه عزیزم چه بلایی به سرت آمده و
چه به هم ریخته کردند تنت قاسم من
مارا ببخش در غم تو کم گریستیم
اصلا به فکر ماه عزای تو نیستیم
دنیا چه کرده با دل ما, ای قتیل اشک
ماه عزا رسیده و دنبال چیستیم؟
رضاباقریان
حجت قبول یوسف بی پیروهن حسین
حجت قبول کشته صدپاره تن حسین
آقا کجا سزای تو آوار بودن است
آه ای غریب خسته دور از وطن حسین
چیزی نمانده تا حرم, آرام خواهرم
گریه مکن برابرم, آرام خواهرم
دلتنگ روزهای مدینه شدی, ولی
همراه ماست مادرم, آرام خواهرم
لبریزم از دلواپسی آقا
اینجا هوایش گرم ودلگیر است
دلشوره ای دارم حسین من
انگار قلبم بین زنجیر است
حال و روزش با نوای عشق بهتر میشود
هر که چشمش در میان روضه ها تر میشود
این دل سنگم که جای خود,شنیدم از کسی
ریگ های دشت با نام تو گوهر میشود
کوفیان در دلشان کینه ی زهراست نیا
مسلمت را بنگر بی کس و تنهاست نیا
کار این بی صفتان سبّ عمویم علی است
بینشان بغض علی واضح و پیداست نیا
باید از کجا بگم برای تو
الهی که من بشم فدای تو
دارم از دوری تو دق میکنم
به خدا کرده دلم هوای تو
مسلمم سلمانُ منّای حسین
در رگ من خون بابای حسین
قبله گاهم قدّ و بالای حسین
ارزشم هیچ است منهای حسین
کسیکه از تو و از داغ تو خبر دارد
همیشه در غم تو دیدگان تر دارد
دلی که سوخت برایت خدا بهایش داد
خدا به سوختگان غمت نظر دارد
ماه عزا آمد دل عالم گرفته
زهرا بُنَیَّ یا بُنَیَّ دم گرفته
هرکس به هرنحوی عزادار شما هست
حتی خدا در عرش خود ماتم گرفته