شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر روضه حضرت زهرا(س)

فاطمه بعد از پیمبر دائمأ سردرد داشت
دستمالی بر سرش می بست دیگر ؛ درد داشت

غصه اسلام را می خورد جای نان شب
انحراف دین برایش خیلی آخر درد داشت

شعر روضه حضرت زهرا(س)

این روزهای آخر عمرت بیا بخند
اصلاً برای من نه برای خدا بخند

گفتی که گریه هات مرا میکشد علی
یا گریه میکنم سر سجاده یا بخند

شعر روضه حضرت زهرا(س)

با آنکه نفسهای پر از بال زدن داشت
در چشم کبودش رمق بودن من داشت

گلدوزی پیراهن او تا شب آخر
با من که نه! با اشک و غم و ناله سخن داشت

شعر روضه حضرت زهرا(س)

جارو نکن عزیز دلم خانه را به زور
بر دامنت نگیر دو دردانه را به زور

بگذار موی دخترمان را چنان که هست
دستت نگیر فاطمه جان شانه را به زور

شعر روضه حضرت زهرا(س)

گوش کن نعره‌ی طوفانِ نجف یازهراست
گوش کن شُرشُرِ باران نجف یازهراست

فاطمه نَفسِ علی و نَفَسَش فاطمه است
جانِ زهراست علی جانِ نجف یازهراست

شعر روضه حضرت زهرا(س)

مدینه بود و ستم بود و ظلم و آزارش

مدینه بود و غم و غصه های بسیارش

مدینه بود و بلا بود و درد بود و عزا

مدینه بود و سکوت و غروبِ غمبارش

شعر روضه حضرت زهرا(س)

شکسته شد کمرم فاطمه زجا برخیز
ترحمی بنما یار باوفا برخیز

بدون تو به زمین میخورد یل یلها
سلاله ی نبوی جان مرتضی برخیز

شعر مدح و روضه حضرت زهرا(س)

سایه مهرت به روی مردم دنیا بلند
لطف دستانت زیاد و دستهای ما بلند

در مقام قرب حق بالایی و بالاترین
جایگاهت چون علی عالی اعلا بلند

شعر مدح و روضه حضرت زهرا(س)

درس کرامت پیش او حاتم ببیند
درس حیا و مادری مریم ببیند

إنسیه الحوراست و قطعا محال است
کُنه کمالش را بنی آدم ببیند

شعر روضه حضرت زهرا(س)

با چشم‌های نیمه بازت گاه گاهی
چشمان خیس و خسته‌ام را کن نگاهی

وقتی تنورِ خانه روشن شد برایت
گفتم خدا را شُکر کم‌کم رو براهی

شعر روضه حضرت زهرا(س)

اون روزی که خونمونو در زدن
ریشه جونمو با تبر زدن
همه گفتن چقد عاشق همین
اخرش زندگیمو نظر زدن

شعر روضه حضرت زهرا(س)

شروع میشود این روضه ابتدا با در
چه تلخ کرده تمامی ماجرا را در
بهشت بود شب و روز و مرتضی تا در
چهل نفر طرفی و به پشت در ما در

دکمه بازگشت به بالا