شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر روضه حضرت زهرا(س)

بر شانه می‌آورد تا بانو نیافتد
آرام تا این شمع از سوسو نیافتد

پروانه بود و دورِ مادر چرخ می‌زد
حتی نگاهی بر جلالِ او نیافتد

شعر روضه حضرت زهرا(س)

کمکم کن که مضطرم فضه
شد لگد مال پیکرم فضه
عجله کن بیا عزیز من
چادرم را بکش سرم فضه

شعر روضه حضرت زهرا(س)

چشماشو بست چشمای من رو تر کرد
رفت و منِ بی کس و خون ْجگر کرد
آسمونم دلش برام کباب شـد
بِدون من همسفرم , سفر کرد

شعر روضه حضرت زهرا(س)

می نویسم به چشمِ تَر مادر
می نویسم به رویِ دَر مادر
با همین پاره یِ جگر مادر
سوختم از سکوت اگر مادر
می نویسم مرا بِبَر مادر

شعر روضه حضرت زهرا(س)

ازخانه چارچوب درت راشکسته اند
باب الحوائج پدرت را شکسته اند

عمداً مقابل پسر ارشدت زدند
یعنی غرور گل پسرت راشکسته اند

شعر شهادت حضرت زهرا (س)

گلایه می چکد از آسمان دلبری ات
خداکندکه نباشد کلام آخری ات

سؤال میکنم ازتو ,دلیل اشکت چیست?
عذاب می دهی ام باجواب سرسری ات

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

مثل شمع سحری اب شدی از گریه
از خودت بی خبری اب شدی از گریه
بسترت خیس شد از اشک بیا گریه نکن
ناله ها از نفس انداخت تو را گریه نکن

شعر شعادت حضرت زهرا(س)

آورده دستی را کمی بالا به زحمت
دستی گرفته زیـرِ دستی را به زحمت

دستِ دعایِ دختری هم رفته بالا
بلکه نیفتد مادرش زهرا به زحمت …

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

سنجاق را بگیر و به موی سرت بزن
حرفی برای دلخوشی دخترت بزن

دیگر بس است گردش دستاس و پخت نان
دستی به خاک های پَر معجرت بزن

شعر مدح و روضه حضرت زهرا(س)

خالق احدی باتو برابرنکشیده
مانند تو صدیقه اطهر نکشیده

خطاط تو را غیر شکسته ننوشته
نقاش تورا غیر مکسّر نکشیده

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

در انتظار تو چشمم همیشه بارانیست

وبی تو حال وهوای دلم چه طوفانیست

بیا که خیری از این زندگی نمی بینم

که لحظه لحظه ی عمرم پراز پریشانیست

شعر روضه حضرت زهرا (س)

برخیز اذان بگو به فراز حرم بلال
خیلی گرفته است دل مضطرم بلال

رفتی به ماذنه بگو از غربت علی
من را زدند پیش روی شوهرم بلال

دکمه بازگشت به بالا