شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر روضه حضرت زهرا(س)

دخت نبی که در ره دین جان فدا نمود
در کار خود به ختم رسل اقتدا نمود

آن قهرمان فتح و ظفر همچنان پدر
با جان خویش یاری دین خدا نمود

شعر روضه حضرت زهرا(س)

هنوز نیومده رفتی, قرارمون این بود؟!
گل همیشه بهارم, بهارمون این بود؟!
یادت میاد که می گفتی کنار هم باشیم
عزیز قلب علی, نوبهارمون این بود؟!

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

رهایم که نمیسازد همین کابوس وتکرارش
همین خواب پریشان و شب و اندوه و آزارش

پدر ناگفته می داند من این را خواندم امشب از
نگاهِ سر به زیرِ او خجالت های بسیارش

شعر روضه حضرت زهرا(س)

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است
هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است

اوج این واقعه را جان علی می داند
خانم خانه که از کار بیفتد سخت است

زبانحال امیرالمومنین سلام الله علیه" "بعد از شهادت"

قرار من چه کسی بعد تو قرار علیست
پس از تو بانوی خانه! که خانه دار علیست؟
تو جسم و جان منی بین قبر خوابیدی
و این مزار, مزار تو نه مزار علیست

شعر روضه حضرت زهرا س

من بمیرم ولی اینقدر عذابت نکنند
وسط کوچه و در جمع عتابت نکنند
همه ی نیتم این بود که این مردم پست
جلوی زینب و کلثوم خرابت نکنند

شعر روضه حضرت زهرا س

کمان شده الف قامت نگار علی
خزان فتاده به باغ گل بهار علی
کجاست حضرت ختمی رسل ببیند که
شکسته حرمت بانوی با وقار علی

شعر فاطمیه

 آمدم تا  که عزادار تو  مادر باشم
 بین روضه زمصیبات غمت تر باشم

آمدم  پشت در خانه ی تو منتظرم
تا که اذنم بدهی سائل این در باشم

شعر روضه حضرت زهرا(س)

امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر

همسایه هایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

جان من! برخیز جان من به لب شد فاطمه
باز هم پیشانی ات لبریز تب شد فاطمه
شدت درد تنت خواب از دو چشمانم ربود
روز من از غصه ات مانند شب شد فاطمه

شعر روضه حضرت زهرا(س)

داغی که با هیچ چیزی جبران نخواهد شد
شبیه بارش باران بی امان در شب
چکید اشک ز چشمان کودکان در شب
تو در میانه ی تابوت خفته بودی؟نه

شعر بعد از شهادت حضرت زهرا(س)

خبر توطئه ی نبشِ قبور آمده است
آری عمار, چو پیکی, به حضور آمده است
یا علی خیز و نگر, باز عدو مستِ غرور
بر حرمخانه ی زهرا به عبور آمده است

دکمه بازگشت به بالا