چون اشک روی گونه ی من غلط می خورد
از زخم صورتم کشد آتش زبانه ها
چون اشک روی گونه ی من غلط می خورد
از زخم صورتم کشد آتش زبانه ها
چه کنم بی تو اگر زنده بمانم , چه کنم
کاش می شد که در این شهر نمانم , چه کنم
تا سحر خواب نداری و دعا گوی منی
شده بیماری تو قاتل جانم , چه کنم
ما هرچه از شما بنویسیم ابتر است
شان شما رفیع و مقام تو کوثر است
وصف تو در سخن بخدا غیر ممکن است
خاک رهت ز جنت و فردوس هم سر است
چه کنم بی تو اگر زنده بمانم , چه کنم
کاش می شد که در این شهر نمانم , چه کنم
تا سحر خواب نداری و دعا گوی منی
شده بیماری تو قاتل جانم , چه کنم
ما هرچه از شما بنویسیم ابتر است
شان شما رفیع و مقام تو کوثر است
وصف تو در سخن بخدا غیر ممکن است
خاک رهت ز جنت و فردوس هم سر است
مقتل نوشت ؛ آه…و یعنی تمام شد
یعنی که دور مادرمان ازدحام شد
یعنی رکوع پشت درش امتداد یافت
یعنی شهید سجده به پای امام شد
مقتل نوشت ؛ آه…و یعنی تمام شد
یعنی که دور مادرمان ازدحام شد
یعنی رکوع پشت درش امتداد یافت
یعنی شهید سجده به پای امام شد
فکری برای خانه ی درد ومَلال کن
زانو بغل نگیر و بتولت حلال کن
از این به بعدتازه غمت میشودشروع
غسل شبانه ی بدنم راخیال کن
زهرا تو قرار بود یارم باشی
هر لحظه ی زندگی کنارم باشی
حیدر وسط معرکه تنهامانده
برخیز که باز ذوالفقارم باشی