میروی میدان علی اکبرم قبل از همه
از تو دل کندند پس اهل حرم قبل از همه
میروی و میبری دلهای اهل خیمه را
دلربایی میکنی ای دلبرم قبل از همه
میروی میدان علی اکبرم قبل از همه
از تو دل کندند پس اهل حرم قبل از همه
میروی و میبری دلهای اهل خیمه را
دلربایی میکنی ای دلبرم قبل از همه
تشنگی کودکان حساب ندارد
بین حرم شیرخواره خواب ندارد
چنگ نزن ای علی که سینه مادر
هیچ به غیر از دل کباب ندارد
کلام الله هستی که خدا کرده است منقوشت
پدر! از غصه جبرائیل گردیده سیهپوشت
تو وجه الله هستی نقش رویت تا ابد باقی است
کجا دستی تواند که کُند با تیغ مخدوشت؟
کلام الله هستی که خدا کرده است منقوشت
پدر! از غصه جبرائیل گردیده سیهپوشت
تو وجه الله هستی نقش رویت تا ابد باقی است
کجا دستی تواند که کُند با تیغ مخدوشت؟
یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما
پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما
تنبیه کن که گریه ما را در آوری
جوری بزن بلند شود ناله های ما
دوباره با غم و اندوه و آه برگشتم
ببخش باز مرا با گناه برگشتم
قبول کن پدرانه مرا در آغوشت
که مانده از همه جا بیپناه برگشتم
خانه دارد همچنان حال و هوای فاطمه
دارد از محراب میآید صدای فاطمه
بودنت قلب علی را ذرهای آرام کرد
همدم حیدر شدی بعد از عزای فاطمه
اگر برای نوکری تو جَنَم نداشتیم
به فکر ما همیشه بودهای و غم نداشتیم
هزار سال قبل خلقت تمام کائنات
وجود داشتی و ما بجز عدم نداشتیم
نگرونم به جون خودت قسم
چه کنم؟ خیلی برات دلواپسم
وقتی گفتی کربلا، دلم گرفت
جوری که بالا نمیاد نفسم
مرغ دلم جلد آسمان خدیجه است
دست دخیلم بر آستان خدیجه است
لطف رسول خداست شامل حالش
هرکه از اقوام و دوستان خدیجه است
ای به قربان دل از غصهها آکندهات
چند وقتی هست دلتنگم برای خندهات
مطمئناً فاطمه شأنت اگر مخفی نبود
هر کسی یک جلوه میدید از تو میشد بندهات
بناست بعد تو با غصههات پیر شوم
برای خاطر تو حاضرم اسیر شوم
مخواه تا به فراق تو ناگزیر شوم
نمیشود که من از دیدن تو سیر شوم