اشعار مدح ابوتراب

وصله های عبایت

نخواست تا که پرستش شوی، فضائلِ تو
میانِ سینه‌ی شخصِ رسول مستوراند

به غیرِ ذات، همه… هرچه بوده از آغاز
به پای بوسیِ دستِ دعات ماموراند

نادعلی

از ساقی الست شراب کهن خرید
یوسف برای وصل,نجف پیرهن خرید
از شوق وصل کوی تو باید کفن خرید
سجاده را فروخت,جنون را به تن خرید

مجلس رندان

بردر میخانه اینجا غیر از این مکتوب نیست

«پارسا در مجلس رندان نشستن خوب نیست»

رند را جز سر شکستن دیگرش محبوب نیست

هر که سر را نشکند امشب به ما منصوب نیست

نفرین به هر که در دو جهان منکر علیست

خورشید و ماه آینه ی دیگر علیست

 هفت آسمان به حلقه انگشتر علیست

آه ای جوان بیا به حسن اقتدا کنیم

زیرا که این امام علی اکبر علیست 

گفته است نبی تویی به امت بابا

رفتند مسافران و ما جاماندیم

ما گوشه ی ایوان مطلا ماندیم

عمری طلب وصل تو را می کردیم

تا اینکه رسیده ایم و حالا ماندیم 

هرکس که تورا دوست ندارد به جهنم

دیوانه یِ تو کار ندارد به جهنم

کفر است اگر پا بگذارد به جهنم

جبریل اگر پیر ِ عبادت شده باشد

بی حُبِّ علی روی میارد به جهنم

ما شیعه زاده ایم ,خدا را هزار شکر

شکر خدا که نام علی در اذان ماست

ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست

ذکر علی عبادت مختص شیعه است

این اسم اعظم است که ورد زبان ماست

سبـوی علی

هر که مست است مست روی علی است

هر چه مستی است از سبـوی علی است

تاک را کاشت با دو دست خـودش

باده یک قطره از وضوی علی است

دکمه بازگشت به بالا