حدیث اشک

اگر نظر ننماید امام رضا(ع) سخت است

قسم به عشق, جدایی ز آشنا سخت است
جدایی از سحر و محفل دعا سخت است

برای دیده شب زنده دار خود گریم
قسم به اشک سحر, دوری از بکا سخت است

وقتِ اذان افتاد سمت من نگاهت

 #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان

پایانِ مهمانی و دیگر فرصتی نیست

دل کندن از این سفره کار راحتی نیست

از خوب هایِ خوب تا بدهایِ بد را

قلبا پذیرفتی و گفتی: دعوتی نیست!

با “محبت” آمدی, صید کمندم کرده ای

#امام_زمان

با “محبت” آمدی, صید کمندم کرده ای

با همین ترفند ساده, پایبندم کرده ای

بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود

در میان عاشقانت ارجمندم کرده ای

آقای من

تا به کی از تو و از فاصله ها باید گفت؟
تا به کی از تو و آن زلف رها باید گفت؟

تا به کی رنج فراق رخ تو باید برد؟
تا به کی شور غزل را به نوا باید گفت؟

یا مظلوم

گرچه دلم با دیگران در انفصال است
با او ولی در نقطه ی اوج وصال است

اینکه چه شخصی با چه ظرفی … این مهم نیست
هر کس به دنبالش پیِ فضل و کمال است

یا عزیز الله

هر روز صبح زود , به آقا سلام کن
یا گریه کن برای غمش یا سلام کن
گر مثل من به کرب و بلایش نرفته ای
هر جا نشسته ای ز همانجا سلام کن

کاری بکن که رو نزنم بر کسی بیا…

#مناجات_با_خدا

یادت دلیل گریه‌ی پنهانی من است

نامت انیس این دل زندانی من است

نـیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا

بـار‌ گناه علت پـنهانی من است

غربت نشین شدی

چندی ست از پیالۀ غم آب می خوریم

مانند چشمه از نفس خویشتن پریم

تو صاحب دلی و فراموش کرده ایم

این جام را به ساقی میخانه بسپریم

شعر مناجات با خدا

بنده ای بدتر از این بنده مگر داری؟ نه
ماهِ تو رفـت ولـی کـرده گدا کاری ؟ نه

تو مرا خواندی وُّ دستانِ مرا می گیری
مـن تو را با عملِ خود می کنم یاری…نه

شعر مناجات با خدا

توبه کردم از خطا , توهین به استغفار شد
بارها گفتم غلط کردم ولی تکرار شد

بار اول میزدی شاید به خود می آمدم
چشم پوشی کردی و وضعم خجالت بار شد

شعر شهادت حضرت علی (ع)

کوفه اینجا نشسته در گذرش
رو به شب می رود چرا سحرش

کوچه در کوچه زود می پیچد
در دهن ها مصیبت خبرش

شعر مناجات حضرت علی(ع)

چه کنم نیست توانم که بگویم سخنی
از تو گفتن نبود کار هزاران چو منی

هرکه خواهد ز تو گوید به دو صد سوز جگر
بایدش حق بدهد کوثر و قرآن دگر

دکمه بازگشت به بالا