مرا میان سپاهت حساب کن بانو
گدای خان حسینت خطاب کن بانو
بـرای آنـکـه بـگویـی تـو کـیـستـی بی بی
مـیـان ظـلـمـت شب آفـتـاب کـن بـانو
مرا میان سپاهت حساب کن بانو
گدای خان حسینت خطاب کن بانو
بـرای آنـکـه بـگویـی تـو کـیـستـی بی بی
مـیـان ظـلـمـت شب آفـتـاب کـن بـانو
یک اربعین برای شما گریه کرده ام
با نام سید الشهدا گریه کرده ام
تا گفت السلام و علی… گریه کرده ام
آقا به سمت کرببلا گریه کرده ام
کاش آن شب همه جا شب می شد
خاک گودال مودب می شد
داشت از خون گلوی آقا
لب گودال لبالب می شد
لفظ و مضمون غزل وقتی برای زینب است
شعر هم از بیت اوّل در هوای زینب است
نام من چون در میان سائلانت ثبت شد
تا قیامت این دل عاشق گدای زینب است
عکسی از چهره ی زهراست جمالت زینب
مَثَل هیبت دریاست جلالت زینب
تو چه کردی که به فردا همه زن های بهشت
غبطه دارند به سر حدّ کمالت زینب
جشن امسال عجب می چسبد
قال با حال عجب می چسبد
زدن بال عجب می چسبد
حافظ و فال عجب می چسبد
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند