بعد تو با غمت ای حضرت مولا چه کنم
با دل غم زدهء عترت طاها چه کنم
پسرانم به فدایِ پسرانِ زهرا
با غم بی کسیِ زینب کبری چه کنم
بعد تو با غمت ای حضرت مولا چه کنم
با دل غم زدهء عترت طاها چه کنم
پسرانم به فدایِ پسرانِ زهرا
با غم بی کسیِ زینب کبری چه کنم
بار گناه آورده سویت روسیاهی
سر در گریبان آمده غرق گناهی
آه ای غیاث المستغیثین بی پناهم
رحمی بفرما بر غریب بی پناهی
ای جانِ جانِ جانِ جان , کز جانِ جانان جان تری
وی نیکِ نیکِ نیک ها , کز نیک ها نیکوتری
کارت دمادم دلبری , از دلبران دل می بری
جان میدهی دل می بری , از دلبران با دلبری
گهری از صدف خون خدا آمده است
گلی از طایفه ی آل عبا آمده است
برکه ای از دل دریای کسا آمده است
گوییا جلوه ی خاتون نسا آمده است
برخیز که مستان همه در جوش و خروشند
خوبان همگی در شعف و آینه پوشند
شیخان همگی دست به دامان پیاله
این جام به صد مسجد و منبر نفروشند
ای زمین و آسمان سرمست تو
ای عنان عاشقان در دست تو
نیمه ی شعبان رسید و روز عید
عاشقان را می رسد اینک نوید
ای برتر از تمام زمین و زمان علی
وی جایگاه عرشی تو جاودان علی
ای مهر تو فروغ همه آسمان علی
دارد ز پاکی ات دل دریا نشان علی
ای شمیم زلف تو بوی بهشت
زادهء لیلا و پیغمبر سرشت
ای تو را لیلا شده مجنون علی
در طواف قامتت گردون علی
فصل گل گشت و نسیم از دل صحرا آمد
عرش گل ریز که دلداده ی زهرا آمد
شب عید است و به دل مژده ز بالا آمد
خیز مجنون که ترا حضرت لیلا آمد
من هفتمین سلاله ی دربار حیدرم
موسای بی عصای تبار پیمبرم
جسمم کبود و زخمیِ باران کینه هاست
من وارث کبودیِ رخسار مادرم
جایی که اعتبار گدا فرق میکند
حتماً اصول جود و سخا فرق میکند
در خانه ی محقٌر زهرای مرضیه
با آفتابْ…نوعِ عطا فرق میکند
دارد قلم هوای تو والا تبار را
خواهد بیان کند کمی از اعتبار را
باید بگوید از تو و یا ذوالفقار را
شاعر بساط کرده چنین نقش یار را