شعر شهادت حضرت مسلم (ع)

امیری حسینُ نعم الامیر

برایِ توخبر از کوفه دیر آوردند

بیا ببینچه به روز ِ سفیر آوردند

دو روزیاست که آهنگرانِ بی انصاف

برای پیکرِ تو نعل و تیر آوردند

بجایِ آبفقط سنگِ بی هوا خوردم

غریب وتشنه مرا تا که گیر آوردند…

…پسرعمویِ عزیزم دلم برایت سوخت

عزیز بودمو من را اسیر آوردند

صدا زدمکه: امیری حسینُ نعم الامیر

مراهمینکه به پیش امیر آوردند

کفن تنمنکنید از دلم نمی آید

برایِ شاه غریبم حصیر آوردند…

  رضا قربانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا