شعر روضه

یا ولی الله

من که گُم کردم خودم را کاش پیدایم کنید
هِی بگریانید من را تا که دَریایم کنید

چشمِ ما یکسال دنبال سیاهی‌ها دوید
خیمه‌ای اُفتاده هستم باز برپایم کنید

پریشان

میدَرد داغِ تو هر لحظه گریبانِ مرا
کاش خاموش کُنی سینه‌ی سوزانِ مرا

خنده کردند در این شهر همین که گفتم:
برسانید به او حالِ پریشانِ مرا

بوی جدایی

این زمین داغ به دل میدهد آخر..‌. برویم
در من آشوب شده جانِ برادر برویم

خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد
زینت دوش نبی؛ جانِ پیمبر(ص) برویم

تَپِشِ قلب داغدار

ذکر لب های بیقرار, حسین
تَپِشِ قلب داغدار: حسین

روی دیوار خانه مانده هنوز
عکس صحنت به یادگار, حسین

روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک
خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک

داود های مرثیه از راه می رسند
با آیه های تشنه لبی از زبور اشک

نفس زدم که بمیرم به پای پرچم تو
زبانزدم به گدایی در محرم تو

دوباره فاطمه آهی کشید و عالم سوخت
سلام بر سر نیزه به موی درهم تو

تاج سـرم

اینجا کجاست برادر من؟ زودتر بگو
ای یادگــار مــادر من, زودتـر بگـو

این دلهره که در دل زینب فتاده چیست؟
بنگـر به حـال مضطر من, زودتر بگو

آقای من

عرشیان‌ جارو کش مشتاق دربار تواند
سربلندان دو عالم سر به دیوار تواند

مرد و زن پیر و جوان دارند خدمت میکنند
در محرم ها همه مردم‌ پی کار تواند

بغض مردانه

بی وفایی خاص و عام از من
سر بازار و ازدحام از من
خواهرت را مدینه برگردان
هرچه سنگ است روی بام از من

بوی جدایی

این زمین داغ به دل میدهد آخر..‌. برویم
در من آشوب شده جانِ برادر برویم

خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد
زینت دوش نبی؛ جانِ پیمبر(ص) برویم

این سرزمین کجاست؟

وقتی سوال کرد که این سرزمین کجاست؟
گفتند غاضریه و ماریه, نینواست

فرمود نام دیگر این دشت غصه چیست؟
این خاک داغدیده مگر قتلگاه کیست؟

کرببلا یعنی غم

از ابتدای راه دائم بی قرارم
حق دارم‌آخر!مادرم‌! دلشوره دارم

گرما کشیدن روزها بسیار سخت است
با شیرخواره دربیابان کار سخت است

دکمه بازگشت به بالا