شعر مذهبی

غلام زهرا (س)

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

 گاهی غبار جاده‌ی لیلا کنی مرا

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست

قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

در کربلا…

به درد و غم مبتلا می روم

دریغا که از کربلا می روم

اگر چه جدا گشتم از کوی یار

دل و جان من مانده در این دیار

شعار دادیم

هم وعده سر قرار دادیم آقا

هم نامه که بی شمار دادیم آقا

گفتیم بیا و خودمان در رفتیم

یک عمر فقط شعار دادیم آقا

سجاد حقیقت شناس

 

عین الحیات

کشتی شکست خورده ی» موج فرات ها!

ارکان آسمان به تو دارد ثبات ها

 ای مبتدا به همه ی خیرها حسین!

ای منتهی الیه تمام نجات ها

مناجات با اباعبدالله الحسین(ع)

 سینه زنیم و جز به شما دل نبسته ایم

 آقای خوب من , بخدا سخت خسته ایم

 تا وقت می کنیم حسینیه می رویم

 آنجا درست زیر لوایت نشسته ایم

مجموعه دوبیتی های امام زمان عج

یک عمـر تو زخمــهای ما را بستــــــــی

هر روز کشــیدی به سر ما دستــــــــی

شعبان که به نیمه می رسد مهدی جان

ما تــازه به یادمان می آیــد هستـــــــی

***

این آخرین ستاره بخت است در زمین

آقاى سبزپوش بهارى بیا ببین

مرهم نمانده است و مداوا نمی‏شود

احساسهاى زخمى و دلهاى آهنین

***

تقصیر من است اینکه, کم می آیی

هر گاه شدم اسیر غم می آیی

این جمعه و جمعه های دیگر حرف است

آدم بشوم , سه شنبه هم می آیی

***

عید است ولی بدون او غم داریم

عاشق شده ایم و عشق را کم داریم

ای کاش که این عید ظهورش برسد

اینگونه هزار عید با هم داریم

***

ما با تو که روبرو شدیم آقا جان!

پیش تو بی آبرو شدیم اقا جان!

خواندیم تو را و خودمان خوابیدیم

چوپان دروغگو شدیم آقا جان!

نه شرم و حیا, نه عار داریم از تو

اما گله بی شمار داریم از تو

ما منتظر تو نیستیم آقاجان

تنها همه «انتظار» داریم از تو

***

ای منجی رودهای سرگردانی

تعمید جهان درغضبی طولانی

الساعه بیا عزیز من؛الساعه

دنیای بدی شده خودت میدانی

***

یکبار نشد تورا صدایی بکنیم

تعجیل بخواهیم ودعایی بکینم

هرجا که به نفع بود با صوت بلند؛

گفتیم «بیا» تا که ریایی بکنیم


 

 

یک مرد هم برای تو پیدا نمی شود

این من وَ او بدون شما, ما نمی شود

با تو سکوت, غرق معمّا نمی شود

 با دیده ای که باز به نامحرمان شده

می خواستم ببینمت, امّا نمی شود

حرف دل …

صاحب شیعه بیا غیبت بس است

شیعه در دنیا غریب و بی کس است

می‌رود دنیا به سوی التهاب

شیعه کشتن گوییا دارد ثواب

کسی برای ظهورت دعا نکرد

دیشب کسی برای تو سجاده وا نکرد

بغضی ترک نخورد و گلویی صدا نکرد

انگار ما بدون حضور تو راحتیم

وقتی کسی برای ظهورت دعا نکرد

شاعر؟؟؟

برسد به دست منتقم خون مادرمان

آقا سلام , محض رضای خدا نیا

وقت ظهور نیست, برای خدا نیا

اخبار پشت پرده ی بسیار می رسد

بوی خیانت از پس دیوار می رسد

شرمنده…

آن قدر نرفتیم که مرداب شدیم

همرنگ سکوت محو مهتاب شدیم

هر بار نشستیم و مرورت کردیم

از شرم لبان تشنه ات آب شدیم! …

شاعر؟؟؟

موی حسین

قیامت موج گیسوی حسین است

صراط و محشر ابروی حسین است

طنین سور اصرافیل حتما

صدای شانه در موی حسین است

 مسعود مهربان

 

دکمه بازگشت به بالا