وقتی به خصم , راه نشان می دهد حسین
وقتی به خصم , راه نشان می دهد حسین
بی شک به دوست , خطّ اَمان می دهد حسین
حتّی اگر دل تو شود سخت مثل سنگ
آن را به یک اشاره تکان می دهد حسین
آنجــا که کَر به روضه ی او گــریه می کند
بر اشکِ چشمِ لال , زبــان می دهد حسین
بــویِ غذایِ حضرتیِ سفره ی عــزاش
بر مُرده دیده ایم که جان می دهد حسین
اَمواجِ پُــر تلاطـــم دریای هیأتیــم
وقتی به شورِمان هیجان می دهد حسین
در رُتبه ی بلند خودش در بهشت عَدْن
جا, به تمام گریه کُنــان می دهد حسین
آن جا اگر لقای خـــدا را طلب کنــــــید
از پشت پرده چهره نشان می دهد حسین
در اوج اضطرار بگو “یاحسین”چون
آرامشی به دلْ نگران می دهد حسین
تا رنگی از حبــیب بگیـریم چون حبیب
ما را به دست فصلِ خزان می دهد حسین
مَشّایه سهل می شود از راه های دور
زیرا به پای خسته توان می دهد حسین
جانم فداش باد که تا آخرین نفــس
حتّی به شمرِ پَست, زمان می دهد حسین
چون از ازل بریده شده ست از تعلّقات
از سروریش , سر به سنان می دهد حسین
محمد قاسمی