یا علی گفتیم و راه عشق را پیموده ایم
در پناه بیرق آل علی آسوده ایم
سربه روی خاک پای آل زهرا سود ه ایم
از همان بدو تولد سامرایی بوده ایم
شعر ولادت اهل بیت
سپاس و حمد خدا را که ناز و نعمت داد
به نسلهای بشر ذات پاکِ فطرت داد
زبان برای تشکر، دهان برای بیان
نفس برای حیات و بدن به قدرت داد
تو به ما نور را نشان دادی!
ایها العشق! ایها الهادی!
ای دلیلِ طراوتِ چشمه!
روشنابخشِ هرچه آبادی!
اجازه هست مرغ دل, کبوتر حرم شود
و با فرشته های وحیِ عشق, هم قدم شود
اجازه هست این کبوتر نشسته در حرم
پر شکسته اش برای مدح تان قلم شود
نوبت عشق است و کاروبار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است
کسی که دستِ لطفش ، جانِ آهو را رها کرده،
کجا دست گنهکار و سیه رو را رها کرده؟
به هرسو میروم ، بویِ خوشِ عطرِ بهشت آید،
در این درگاه، یزدان، باغِ شب بو را رها کرده
من کویرم آمدم تا ابر بارانم کنند
آتشم اما در این شبها گلستانم کنند
شب به شب این در زدن ها کار خود را می کند
هر چه باشم درد ، در این ماه درمانم کنند
کریما دستگیرا فاتحا شاها جوانمردا!
بزرگا یکه تازا بی همانندا یلا فردا!
چه کس مثل تو صفین و جمل را زیر و رو کردهاست!؟
الا شیر علی فرزند زهرا بیهماوردا!
قبل از حسین شیعه بگو ابتدا حسن
اِذن حسین گفتن ما هست با حسن
عمریست گفته ایم به صوت رسا حسین
عمریست گفته ایم بدون صدا حسن
مثلِ شمعی که دلیلِ مرگِ یک پروانه است
غربتِ یک مرد گـــاهی از درونِ خانه است
دشمنان با زخمِ تیـــغ و دوستان زخمِ زبان
این شروعِ ماجرایی تلخ و بی رحمانه است
شد از مدینهی پیغمبر آسمان روشن
ستاره روشن و شب روشن و جهان روشن
((ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد))
ستارهای که از آن است کهکشان روشن
با اجازه از خداوند حسن
کیست امشب رب هر بنده؟!حسن!
میروم با ذوق در بند حسن
“هو” نوشتم جای پسوند حسن