مرثیه1400

یابن زهرا(س)

حالِ دلِ ما زیرِ پرچم رو به راه است
عمریست گرچه رویمان آقا سیاه است
تغییر ده احوالِ ما را یابن زهرا..
اوضاعِ این نوکر فقط گیرِ نگاه است

قرار عاشقی

پای قرار عاشقی ات سر گذاشتی
از هرچه بهتر است تو بهتر گذاشتی

می خواستی که دل ببری از گدای خود
این کار را به عهده ی اکبر گذاشتی

جانم حسین

آفتاب روز ها و ماه شب شو با حسین
فارغ از عجب و ریا کبر و غضب شو با حسین

کربلایی!مفت‌خود را دست این و آن نده
دستچین مادرش شو منتخب شو با حسین

عطر پرچمت

بر کوچه های مرده ی این شهر جان بده
با عطر پرچمت دل ما را تکان بده
دنیا به جز تو سایه ی امنی نداشته ست
ما را به زیر سایه ی امنت مکان بده

با محرم تو نفَس می‌زنم

غمخوارِ کربلا غم عالم نمی‌خورد
دنیایِ بی حسین به دردم نمی‌خورد

هرکس که خورد نان تو جایی نمی‌رود
هرکس که خورد داغِ تو را غم نمی‌خورد

شورِ مُحَرَّم

باز افراشته اند بیرق و پرچم ها را
 شهر برداشته است شورِ مُحَرَّم ها را

 دَم به دَم، دَم بزنیم از تو فقط آقاجان
 ما غنیمت بشماریم همین دَم ها را

روضه ی ارباب

عود تا عود است باید در پی مجمر بیفتد
رزق ما باید به دست ساقی کوثر بیفتد

نفس سرکش را به بند معرفت باید ببندی
جنگ باید در ید مردان جنگاور بیفتد

مثل خداست رحمت بی انتها ، حسین
مثل دعاست بر لب عشاق ، یا حسین

آری دوعشق جا نشود در میان دل
اما یکیست در دل مستان ، خدا حسین

عشق هفتاد و دو دلداه

عشق محتاج کسی نیست هنر هست بس است
پشت هر آه در این راه اثر هست بس است

عشق هفتاد و دو دلداه برایش کافی ست
شور شیدائی شیرین که به سر هست بس است

به زیر قبه حسین

دلی که خانه ی غیر تو شد حرم نشود
اگر دخیل علم نیست محترم نشود

چه سود در نفس آن کسی که یک لحظه
به عهد عابس و جون تو هم قسم نشود

اباعبدالله(ع)

هر چند که بر سینه ردِ آه می افتد
دل باز در این وادی جانکاه می افتد

خورشید سر نیزه رود،،اشک بریزید
از اوج بلندای خودش ماه می افتد

الحمدلله

عمری‌ست عبد این درم الحمدلله
در خیمه‌هایت نوکرم الحمدلله

مادر مرا باشیر روضه پرورش داد
رحمت به شیر مادرم الحمدلله

دکمه بازگشت به بالا