یا ایهاالرسول سرم خاک مقدمت
چشمان فتنه کور که بالاست پرچمت
عزت برای توست که در بین انبیا
والاترین شدی و خدا کرد خاتمت
یا ایهاالرسول سرم خاک مقدمت
چشمان فتنه کور که بالاست پرچمت
عزت برای توست که در بین انبیا
والاترین شدی و خدا کرد خاتمت
وقتی که باید عمر را بی روضه سر کرد
بهتر که از این زندگی صرف نظر کرد
جان را بگیر اما صفای روضه را نه
آخر چه خاکی باید از این غم به سر کرد
یادت دوباره کرد، بر این ذهن من خطور
مثل همیشه گوشه چشمم شده نمور
وا کرده ام دهان به ثنا و شکوهتان
جاری شده به روی لبم واژه های نور
هر که از داغ جوان مرد به او حق بدهید
هر که از اشک روان مرد به او حق بدهید
بار داغ پسر از قد پدر معلوم است
هر که از بار گران مرد به او حق بدهید