اسماعیل روستائی

زینبِ صبور

یادت دوباره کرد، بر این ذهن من خطور

مثل همیشه گوشه چشمم شده نمور

وا کرده ام دهان به ثنا و شکوهتان

جاری شده به روی لبم واژه های نور

قد کمان

هر که از داغ جوان مرد به او حق بدهید
هر که از اشک روان مرد به او حق بدهید
بار داغ پسر از قد پدر معلوم است
هر که از بار گران مرد به او حق بدهید

دکمه بازگشت به بالا