اشعار امام حسین ع

از اینکه بی وفایم٬ خیلی دلم گرفته
باید به خود بیایم٬ خیلی دلم گرفته

«أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه
لنگ است هر دو پایم٬ خیلی دلم گرفته

آتش مهر تو آتشکده‌ی این جگر است
که به جان از غم هجر تو کماکان اثر است

گفتم از سوی تو آرامش جان خواهم یافت
عشقت از آیه‌ی زلزال بلا خیز تر است!!!

بسته بال و پـَر پرواز مرا جرم و خطا
روی آیینه یِ دل گرد و غبار است خدا

حال و روز دلم انگار به هم ریخته است
این هم آثار دروغ و غیبت و بُخل و ریا

یا لـَیتنا کُنـّا معک …بیتاب هستم
شـکر خـدا که نوکـر ارباب هستم

شکر خدا در کوچه یِ سینه زنی ها
سـرباز صـفرِ لشـکـر ارباب هستم

آفریدند تو را تا که مسیحا باشی

عزت و عاطفه را مظهر و معنا باشی

آفریدند تو را نام نهادند حسین

تا که جانسوزترین واژهدنیا باشی

در فضایی ملکوتی تر و روحانی تر
دفتر شعر من امشب شده نورانی تر
دلم به دریا زدم این مرتبه ؛ طوفانی تر
آسمانی ترم این دفعه و بارانی تر

حضرت عشق در پناه خدا
بسلامت برو سفر آقا

آمدیم از برای بدرقه ات
همه ایل ما فدای شما

و خاکساری این عشق آسمانم کرد
چقدر ناب و زهیرانه امتحانم کرد
همه به نان و نوایی رسیده اند از او
رسید تا به من انگار لنگ نانم کرد

تا زنده ایم شور حسینی شعار ماست

این سبک زندگی سند افتخار ماست

ما انتخاب مادر قامت خمیده ایم

فردا بهشت فاطمه در انتظار ماست

دل بسته ام به دلبر پایین پای تو

پر می زند کبوتر دل در هوای تو

باشد قرار سینه ی آشفته ام حسین

ذکر فضائل حرم و کربلای تو

قدم قدم زحرم میشوی جدا برگرد

بدون خواهر خود میروی کجا برگرد

به پای تو همه گیسوی من سفید شده

نزن به سینه من دست رد اخا برگرد

غریب و خسته ای جان می دهد به گودی گودال
و خواهری که به سر می زند به گودی گودال
‌
‌
چه ازدحام عظیمی گرفته دور و برش را
چه محشری که به پا می شود به گودی گودال
‌