شمس الارضین , ماه سماوات علی است
سرمنشاء نور و باب خیرات علی است
هر سو که به معراج , نبی سر چرخاند
می دید که در اوج کمالات علی است
شمس الارضین , ماه سماوات علی است
سرمنشاء نور و باب خیرات علی است
هر سو که به معراج , نبی سر چرخاند
می دید که در اوج کمالات علی است
کسی دکان نگشوده ست بی جواز علی
که رزق هیچ کسی نیست بی نیاز علی
خدا به داد ترازوی عادلان برسد
اگر حساب بسنجند با تراز علی
گنبد طلای شاه را از دور می بینم
گلدسته را با حالتی مغرور می بینم
دور و برم تاریکی مطلق,ولی اینبار
در روبرویم عالمی از نور می بینم
نشسته ام لب ایوان خانه ام تنها
که یک غزل بنویسم بدون چون وچرا
غزل برای کسی که مرا بزرگم کرد
کسی که داده به من خرج آب و نانم را
اگر برند زپیکر هزار بارم دست
زدامن علی و آل برندارم دست
به دشمنان علی دست دوستی ندهم
اگر چه از جگر خاک و خون برآرم دست
ای نگاهت منبع بی انتهای تاک ها
ای دلیل سکر بی اندازه ی ادراک ها
جذبه ات کابوس نامردان و ذکر نام تو
قوّت قلب تمام مردها, بی باک ها
من که صبح و شب فقط مستی تقاضا می کنم
آخرش خود را در این میخانه رسوا می کنم
یاد من دادند از اوّل کـه در وقـت نـیاز
هر چه را می خواهم از ساقی تمنّا می کنم
اسم علی خلاصه اسما اعظم است
هر کس که خواند ناد علی او معظم است
وقتی خدا برای علی سینه چاک کرد
حب علی به کل فرائض مقدم است
شکر خدا که نام علی در اذان ماست
ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست
ذکر علی عبادت مختص شیعه است
این اسم اعظم است که ورد زبان ماست
من شیعه ی توام ,تو مرا سَروَری علی
ارباب عالمی و حبیب پیمبری
خورشید از تو نور گرفته ست ماه هم
در یا پر آب از کرم توست چاه هم
خاک پای شیعیانم یا علی
لایقم یا نه ندانم یا علی
مهربانی تو جلّاد من است
ناز چشمان تو در یاد من است
حلقه به گوش تو ام ای لقبت لافتی
هرچه بگویی کنم بی چک و چون و چرا
خون دو دیده گواست بر غم حجر تو یار
بهر مداوای دل کن تو شبی رو به ما