اشعار مدح امیرالمومنین ع

شعر مدح مولا

شیر خدا حضرت حیدر مدد
یار نبی اول و اخر مدد
فخر کند بر تو خدای جلی
ذکر تمام انبیا یا علی

شعر مدح مولا

نفس نفس زدم هر دم در آرزوی علی

قدم قدم به نجف می روم به سوی علی

قسم به لحظه ی ناب فمن یمت یرنی

که جان دهم فقط آخر به عشق روی علی

مدح امیرالمومنین (ع)

از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس

معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل ها
معنی شیر خدارا روز از لشکر بپرس

مدح امیرالمومنین (ع)

گره به کار فتاده , گره گشاى همه
صدات می زنم اى ” اسمه دوا ” ى همه

اگر غلام تو هستند من غلام همه
اگر گداى تو هستند من گداى همه

ندارد آبرو

ای نگاهت منبع بی انتهای تاک ها
ای دلیل سکر بی اندازه ی ادراک ها

جذبه ات کابوس نامردان و ذکر نام تو
قوّت قلب تمام مردها, بی باک ها

مولود کعبه

تا چشم های تو بروم راه صاف را
حتی اگر طواف کنم کوه قاف را

وقتی شکافت خانه ی کعبه به عشق تو
دیدند در نگاه هُبُل اعتراف را

والاست

در مذهب ما امیر والاست علی

بر امت ما شفیع فرداست علی

فرموده پیمبر این چنین در عالم

مانند خدا همیشه یکتاست علی

حمید کریمی

شعر مدح امیرالمومنین

سرم از شرم اگر که پایین است

کوله بارم دوباره سنگین است
 
بی نوا آمدم, نجاتم داد

کار حیدر نجات مسکین است

صیقلی

نام حیدر, اذان مستان است
او از آن خداپرستان است

هرچه مستی ست ساحل میِ اوست
هرکه پیغمبر است, در پی اوست

کشور دلها

عالمی در عالم معنـــا , نجف
قطعه ای از جَنّهُ المأوا , نجف

بارگــاهِ قُدس قدّیسِ وجود
آستانِ عرشیِ مولا , نجف

انگشترِ بی نامِ تو در دست نکردیم

انگشترِ بی نامِ تو در دست نکردیم

با نامی به‌جز نام علی مست نکردیم

محمدزوار

قربان علی طایفه و ایل و تبارم

قربان علی طایفه و ایل و تبارم
عشق علی و آل علی دار و ندارم
خورشید علی باشد و من همچو غبارم
مانند غلامان علی در پی دارم

دکمه بازگشت به بالا