اشعار مدح حضرت زینب س

زینبی ام

شکر خدا سائل این خانه ام
ریخت علی , نور به پیمانه ام
عاشق این باده جانانه ام
کار شراب است که پروانه ام

السلام علیکِ یا زینب

 

 

هدیه ی کوثری کوثر – تو
ای به عطر خدا معطر – تو

اوج تو‌ در نهایت فهم است
سایه ات نور سایه ی سر – تو

آنان که عاشقند و به شیعه ملقبند

از هدیه های خاص خدایی لبالبند

لیلا اگر که سر طلبد سر بیاورند

آماده ی اشاره ی یک دم از آن لبند

سپر شدی

سلام ایزد منان به زینب کبری
سلام باطن قرآن به زینب کبری

سلام نفس پیمبر به حضرت زینب
سلام ساقی کوثر به حضرت زینب

یاشریکه الحسین ع

نماز عشق به پا می کنم به نام حسین
به نای سینه نوا می کنم به نام حسین
تو زینبی و همه قاصرند از وصفت
کتاب عشق تو وا می کنم به نام حسین

عقیلۀ آل علی رسید

اوصاف ذوالجلال دمادم مشخص است
توحید ناب در همه عالم مشخص است
بیت النبی که مرکز اسماء کبریاست
یک یک در آن عشیرۀ خاتم مشخص است

عصمت اللهِ کبریا

می‌نویسم که والضُحیٰ زینب
عصمت اللهِ کبریا زینب
جمعِ اَسماء و اِسمها زینب
ربنا بعدِ ربنا زینب

زینت ولی اللّه اعظمی

قرار هست که از عشق با خبر باشد
نگاه تشنه ی خورشید بر قمر باشد

حسین روبروی زینبش نشسته اگر
بناست نور در این خانه بیشتر باشد

شعر مدح حضرت زینب س

آیِنه در آیِنه نورِ مُکَرَم زینب است
جلوه در جلوه تجلیاتِ خاتم زینب است
خطبه در خطبه امیرالمؤمنین دَم زینب است
زُهره در زُهره ظهورِ اسمِ اعظم زینب است
آنکه با عشقِ حسینی گَشته همدم زینب است

علمدار زینب است

امشب که از شکوفه‌ی باران لبالب است
امشب دلم به تاب و سرم گرمِ این تب است
شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است
شور است و مستی است و شبی عشق مشرب است

جگر گوشه نبی

دمید گرد و غبار سپاهیان سحر
گرفت قلعه ی شب را تمامی لشکر

در ازدحام فلک, برق فجر پیدا شد
رها شدند از آن تیرگی هزار اختر

ذخرالحسین

در گیر و دار قائله زینب اگر نبود
شلاق بود و سلسله زینب اگر نبود

میداد زجر٬ زجر دو چندان رقیه را
آن شب میان قافله زینب اگر نبود

دکمه بازگشت به بالا