امشب که از شکوفه ی باران لبالب است
امشب دلم به تاب و سرم گرمِ این تب است
شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است
شور است و مستی است و شبی عشق مشرب است
امشب که از شکوفه ی باران لبالب است
امشب دلم به تاب و سرم گرمِ این تب است
شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است
شور است و مستی است و شبی عشق مشرب است
می نویسم که والضُحیٰ زینب
عصمت الله کبریا زینب
جمعِ اسماء و اسمها زینب
ربنا بعدِ ربنا زینب
عصاره ای ز گِل صبر انتخاب شد
اثر گرفت ز روح خدا و ناب شد
مؤنث است ولی عین بوتراب شد
دوباره نقشه ابلیس ها خراب شد
به حیدری پس از حیدر انتصاب شد
امشب از بهشت حقّ بر زمین دری وا شد
بیتِ مرتضی گویی رشک باغ طوبیٰ شد
جلوه ی علی آمد, زینِ اَبْ هویدا شد
تا سحر ز شور و شوق بس که سینه شیدا شد
راهی نشانمان بده حالا که آمدیم
عشقی به جانمان بده حالا که آمدیم
تا آمدیم لکنتمان بیشتر شده
حالا زبانمان بده حالا که آمدیم
در زمین و آسمان ها بی نظیری عمه جان
زیر پایت کهکشان راه شیری عمه جان
حوریه , إنسیه , راضیه , زکیه , طاهره
عصمت اللهی وبا حق هم مسیری عمه جان
کار ِما امشب است با زینب
شبِ میلادِ نورها, زینب
سِرِّ وَالنجم و وَالضُحی زینب
آمده محور ِکسا زینب