زهری که پا گذاشته بر روی هر پرش.
بسمل نموده، مثل گلی کرده پرپرش.
بغضی که روی داغ دلش چنگ می کشد.
ایفا نموده روی گلو نقش خنجرش.
زهری که پا گذاشته بر روی هر پرش.
بسمل نموده، مثل گلی کرده پرپرش.
بغضی که روی داغ دلش چنگ می کشد.
ایفا نموده روی گلو نقش خنجرش.