مى رسد بانوى باران، شرف الشمس حیا
حضرت صبر، علمدار وفا، روح دعا
مى رسد مظهر غم، عالمه ى عالمه ها
مى رسد سنگ صبور همه ى فاطمه ها
مى رسد بانوى باران، شرف الشمس حیا
حضرت صبر، علمدار وفا، روح دعا
مى رسد مظهر غم، عالمه ى عالمه ها
مى رسد سنگ صبور همه ى فاطمه ها
وقتی که ندارمت رو پای کی سر بذارم
تو کدوم جاده باید گلای نرگس بیارم
همش از وعده ی اومدن شنیدن سخته
همه رو دیدن و روی تو ندیدن سخته
من گریه می کنم سحر انتظار را
تا که به سینه ام برسانی قرار را
دارد بدون تو سپری میکند دلم
این جمعه های پر غم و ناسازگار را
پرورش یافته ی راه اویس قرنم
گرچه بی تاب و اسیر همه ى پنج تنم
همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم
من غلامى ز غلامان امام حسنم