ای آفتاب و ماه نوری از گلوبندت
دل از ملائک میبرد هربار لبخندت
ای با تبسم گرد غم از آسمان برده
ای نه فلک هم حسرت گهواره ات خورده
ای آفتاب و ماه نوری از گلوبندت
دل از ملائک میبرد هربار لبخندت
ای با تبسم گرد غم از آسمان برده
ای نه فلک هم حسرت گهواره ات خورده
دیگر سپاه و لشکری و یاوری نماند
دیگر برای اهل حرم اختری نماند
هفده ستاره همره خورشید روی نی
دیگر برای اهل حرم حیدری نماند