روضه امام جواد

جان دادی

سیاهی رفت چشمانت, زبانم از سخن افتاد
شنیدم مقتلت شد خانه, اشک از چشم من افتاد

نگاهش فتنه در سر داشت یارِ خانه ات تا گفت:
برایت آب آوردم, بنوشش از دهن افتاد

همسرت

از همان روز ولادت قلبِ مضطر داشتی
بین چشمت چشمه‌ای از حوضِ کوثر داشتی

مشت را بر خاک, می‌کوبیدی و می‌سوختی
هر زمان که روضه‌ی جانسوزِ مادر داشتی

زهری آمد

ای که بر جودت سلیمان نبی رو می زند
روبروی گنبد تو نوح زانو می زند
صحن و ایوان تو را جبرییل جارو می زند
شمع عمرت در جوانی از چه سو سو می زند
بار دیگر شعله در محصول جان افتاده است
در تبار مرتضی داغ جوان افتاده است

قرارِ قلب

خاطـرات من از رضـا این است
سفره ای که همیشه رنگین است
حُـبِّ سلطان اصالت دین است
سرنوشت غـلامْ شیـرین است
این دعـ‌ــا بی قرار آمـین است

جود و عطا

سلام معنیِ توحید یا امام جواد
سلام مَاْمَنِ امیّد یا امام جواد

مدینه نور گرفت از جمال زیبایت
تویی عشیره‌ی خورشید یا امام جواد

دکمه بازگشت به بالا