ای حضرت «مشکل گُشا» هر جای دنیا با توام !
ای آفتاب «هَل اَتی» پنهان و پیدا با توام !
دلشادم از این زندگی ، مشتاق مرگ خویشتن
زیرا هم اینجا با توام ، زیرا هم آنجا با توام !
ای حضرت «مشکل گُشا» هر جای دنیا با توام !
ای آفتاب «هَل اَتی» پنهان و پیدا با توام !
دلشادم از این زندگی ، مشتاق مرگ خویشتن
زیرا هم اینجا با توام ، زیرا هم آنجا با توام !
هوهوی تو تا دشت را لبریز می کرد !
شمشیر تو اِعلان رستاخیز می کرد !
تو ! آن سلحشوری که هر دَم تیغ خود را
با گردنِ گردن فرازان تیز می کرد !