شعر امیرالمؤمنین

شعر شهادت امیرالمؤمنین (ع)

یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت
بر مژه هایش رشته های اشک و خون داشت

دیگر گلی روی لبش هر گز نرویید
برگونه اما لاله های واژگون داشت

شعر مدح امیرالمومنین

وا نشد جبریل اگر سمت نجف بال و پرش
بهتر آنکه بر زمین جاری شود خاکسترش

خوش به حال آن کبوتر بچه ای که تا سحر
میپرد از صحن ایوانش به صحن دیگرش

دکمه بازگشت به بالا