شعر روضه امام جواد ع

یا جواد الائمه

تویی که جود و عطا بر امام ها داری
چقدر لطف و سخاوت برای ما داری؟!

جواد فاطمه ارث از کریم او بردی
غریب خانه شدن را ز مجتبا داری

رنج غریبیِ

چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد

دست و پا می زنی و در به رویتمی بندد

سر و کار جگرت تا که به زهرش افتاد

نقل شادی عوض مرهم زخمت می داد

باز هم غیرت کبوترها

باز هم غیرت کبوترها

تشنه ی آب و عاطفه هستی

از نگاهت فرات می ریزد

از صدای ِ گرفته ات پیداست

ز پا افتاده

غم به جان همه ی اهل ولا افتاده

آتشی بر جگر اهل سما افتاده

 

هیچ کس نیست بفهمد که در این شهر خراب

از دل تنگ زمان رنگ صفا افتاده

 

دکمه بازگشت به بالا