دنبال آب گشتم و سهمم سراب شد
دنیای کودکانه ام اینجا خراب شد
از بس که من بهانه ی بابا گرفته ام
حتی دل خرابه برایم کباب شد
دنبال آب گشتم و سهمم سراب شد
دنیای کودکانه ام اینجا خراب شد
از بس که من بهانه ی بابا گرفته ام
حتی دل خرابه برایم کباب شد
تشنه بودم دشمنت فهمید و سقا را گرفت
کودکی ساحل نشین بودم که دریا را گرفت
با برادرها دلم خوش بود اکبر را زد و
از نگاهم آن عزیزِ ارباّ اربا را گرفت
با سرت آمده اي داغ تنت را چه كنم
پس گرفتم سر تو،پيرهنت را چه كنم
شام تا كرببلايت شده بين الحرمين
سر در آغوش من اما بدنت را چه كنم
ارثی ز یاس طایفه بیشک نداشتم
بر پهلویم اگر گُل میخک نداشتم
بعد از تو هیچ شب به مدارا سحر نشد
بعد از تو هیچ روز مبارک نداشتم
مثل گذشته بال و پر دارم؟….ندارم
حال بپر , بال بپر ,دارم؟……ندارم
بی اطلاعم اینکه این مردم چه کردند ….
…..با معجرم , اما خبر دارمندارم