شعر شهادت حضرت ابالفضل العباس

با قدي مثل كوه

با قدي مثل كوه از سر زين

قمر از عرش خورد روي زمين

تير در چشم و دست هم كه نبود

چه كشيد، آه ،آن غريب ترين

ساقی اهل حرم

ساقی اهل حرم بی کس و تنها شده بود
وسط هلهله ها علقمه غوغا شده بود

لشکر کوفه بهم ریخت عجب منظره ای
نیزه ی شمر و سنان تشنه سقا شده بود

باب الحوائج

دریا دل سپاه محرم بلند شو
باب الحوائج همه عالم بلند شو

نقش زمین، میانه ی صحرا چه می کنی
لب تشنه در میان دو دریا چه می کنی

بلند شو

رسید عمود, همینکه سر قرار سرت
عمود خیمه دل گشت سوگوار سرت

چکید اشک شکاف سرت چنان بر مشک
که اشک مشک درآمد به حال زار سرت

دکمه بازگشت به بالا