شعر شهادت حضرت زهرا س

شعر شهادت حضرت زهرا (س)

« روضه عبدالله ابن الحسن علیه السلام »

هوایِ دخترکی را برادرش دارد
که خیره‌خیره نگاهی به مادرش دارد

شبیهِ طفلِ یتیمی که مادرش مُرده
نگاهِ ملتمسی بر برادرش دارد

شعر شهادت حضرت زهرا (س)

نگاهِ مُبهَمی امشب به آسمان داری
خدا به خیر کند نیتی نهان داری

چه دیده ای که شدی سیر از من و بابا
که قصدِ شعله کشیدن به باغمان داری

شعر روضه حضرت زهرا س

چادرت وقتی یهودی را مسلمان میکند
یک نگاهت عالمی را مثل سلمان میکند
نوکرانت جای خود آنها که صاحب منصبند
بلکه مور خانه ات کار سلیمان میکند

شعر روضه حضرت زهرا (س)

ناراحتی انگار ز دستم , نه حسن ؟

پنداشتی از تو هم گسستم , نه حسن ؟

هر کس که نداند تو که بهتر دانی

در خانه چرا نقاب بستم , نه حسن ؟

مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

ای روشنایی سحر فاطمیه ام
صاحب عزای خونجگر فاطمیه ام

ایام می روند به امید دیدنت
یک بار رد شو از گذر فاطمیه ام

شعر روضه حضرت زهرا (س)

 در کنده شد از جا و سَرِ شعله زدن داشت
از هیزم از آتش و از دود سخن داشت

شد سرخ به جایِ همه از فرطِ خجالت
میخی که نگاهی به من و گریه من داشت

شعر شهادت حضرت فاطمه (س)

« زبانحال امیرالمومنین (ع) »

از کفم رفته همه دار و ندارم چه کنم؟

من اگر از غم این داغ نبارم چه کنم؟

خانه ام سوخته و این دل من سوخته تر…

خانه ام هیچ, بگو با دل زارم چه کنم؟

شعر روضه حضرت زهرا (س)

تو رفتی و زهرا به حال زار افتاد
کارم برای مرگ به اصرار افتاد

رفتی اراذل خانه را آتش کشیدند
انسیه الحورات بین نار افتاد

شعر مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

دلم شد مبتلایت کی می آیی؟
همه عالم فدایت کی می ایی؟
همه عالم به قربان غبار
نخ شال عزایت کی می آیی؟

عاقبت

عاقبت کار خودش را کرد این در فاطمه
عاقبت دیدی که محسن گشت پرپر فاطمه

تو امانت پیش من بودی و حالا همسرت
می کِشد هر دم خجالت از پیمبر فاطمه

شعر روضه حضرت زهرا (س)

استخوان تو که مو بردارد

شانه ام لرزش دیگر دارد

موی تو صد گره ی تر دارد

گره های تو چه در سر دارد؟

شعر روضه حضرت زهرا (س)

نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد

یا به دیوار از آن سو بخورد یا نخورد,

این در سوخته حتما به زمین می افتد

لگدی بین هیاهو بخورد یا نخورد

دکمه بازگشت به بالا