شعر غدیر

یا مرتضی علی

عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی:
«یا مُظهِرَ اَلعَجائِبَ یا مُرتَضی عَلی»

دست مرا بگیر که از پا فتاده‌ام
تا کی کنم به بحر بلایا شنا, علی!؟

یعسوب الدین

ساقی بده پیاله که مستم نگار را
یک جرعه ماهِ کاملِ شبهای تار را
وقتی قرار نیسـت منِ بی قرار را
باید به چشم سرمه کنم این غبار را

ناد علی

سرخوش از جـــامِ میِ لَم یزلی می گویم
سر اگر خواست غمی نیست بَلی می گویم
بیخود از خود شده با صوتِ جلـی می گویم
صد و ده بـــار ” علیأ به علی ” می گویم

ذکر اعظم حق

خاک بودیم و یاعلی گفتیم
جان گرفتیم تا علی گفتیم

ما به ربی که روحمان بخشید
همگی یکصدا علی گفتیم

شعر مدح امیرالمومنین

کسی که جام سعادت به دست آدم داد
به قدر ظرفیت هرکسی از این غم داد
چگونه آنکه ندارد به دل غم حیدر
شود به او نسب دودمان آدم داد

غدیر

یا علی ای معنی و مفهوم عنوان غدیر
ای ولای حضرتت تفسیر و برهان غدیر
با تو اسلام رسول الله کامل می شود
ای که «اَتمَمتُ لَکُم» هستی و قرآن غدیر

ظهردم بود و

ظهردم بود و برکه هم تشنه ؛برکه‌ای که تببیابان داشت

دل او مثل تکه های سفال ؛اشتیاق نماز بارانداشت 

ظهر یک روز آفتابی بود ؛ برکه پلکی زد و نگاهشرفت

باز هم تا به انتهای کویر؛حسرت جانگداز آهش رفت 

دکمه بازگشت به بالا