شعر مباهله

مباهله

با نور خدا مقابله یعنی چه!
با امر خدا مجادله یعنی چه!

جایی که علی نفس محمد باشد
ای عیسویان، مباهله یعنی چه!

چهارده نور

چارده نور؛ هم‌چنان دریاست
چارده نور؛ محورش زهراست
“وَ بِکُم یُمسِکُ السَّما” یعنی:
آسمان روی شانه‌ی آن‌هاست

حساب مدعیان

حساب مدعیان در معادله برسد
قسم به حق که به حق این معامله برسد

بگو به ساحر نجران و قوم مدعیش
میا ! که معجزه های مباهله برسد

شب عاشقانگی

شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو یاعلی
به امید آن که صدای من برسد به اهل سما علی
چه کنم اگر که در آن میان نرسد صدا به صدا علی؟
تو که‌ای که نام بلند تو به خدا رسانده مرا علی؟

مباهله

هم جن بیاورید ، هم انسان بیاورید
یک لشکر بزرگ به میدان بیاورید

ازسنگ های سخت که بالای کوه هاست
تا ریگ های ریز بیابان بیاورید

ختم قائله

مضطرب بودم از نخستین روز
آخر ماجرا چه خواهد شد؟
آن همه ترس بی دلیل نبود
عاقبت آنچه که نباید شد

دکمه بازگشت به بالا