چه کسی مثل تو انقدر اُبهّت دارد!؟
با خدایت چه کسی این همه اُلفت دارد!؟
خون ما پایت اگر ریخت، حکایت دارد
سر شکستن ز غم عشق تو لذت دارد
چه کسی مثل تو انقدر اُبهّت دارد!؟
با خدایت چه کسی این همه اُلفت دارد!؟
خون ما پایت اگر ریخت، حکایت دارد
سر شکستن ز غم عشق تو لذت دارد
چه کسی مثل تو انقدر اُبهّت دارد!؟
با خدایت چه کسی این همه اُلفت دارد!؟
خون ما پایت اگر ریخت, حکایت دارد
سر شکستن ز غم عشق تو لذت دارد
ما گدائیم اگر حساب کنید
روی ما بیشتر حساب کنید
روی ما رویِ خانواده یِ ما
لحظه یِ دفعِ شَر حساب کنید
سپیده سر زده صدها سلام بر یاران
خبر… دوباره خبر… آمده خبر یاران
خبر به روشنی صبح صادق آمده است
خبر به سرخی خون شقایق آمده است
بنویسید که پروانه شدم پر بدهم
نوبت من شده تا پای دلم سر بدهم
باید اینبار علم جای قلم بردارم
من هم اندازه ی یک شیعه قدم بردارم
گفته بگویم مادرم, قابل ندارد
نذر شما بال و پرم, قابل ندارد
میخواستم اینکه شبیه تو بمیرم
ای سربریده, این سرم قابل ندارد
حامد جولازاده
انگار که بستند کبوتر را بال
شمر است که میبرد تو را در گودال
صد شکر نبود خواهرت محسن جان
آن لحظه که زیر تیغ رفتی از حال
هانی امیر فرجی
با خودت هیچ گفته ای یک بار
دختر نازدانه ای داری؟
بین این سوره های زندگی ات
کوثر عاشقانه ای داری؟
با خودت هیچ گفته ای یک بار
دختر نازدانه ای داری؟
بین این سوره های زندگی ات
کوثر عاشقانه ای داری؟
چادر ببند بر کمرو انقلاب کن
شام خراب را سر شامی خراب کن
از ما مدافعان حرم انتخاب کن
روی تمام سینه زنانت حساب کن
ما سینه زنان, در غم دیدار دمشقیم
شوریده بازار علمدار دمشقیم
با خون جگر در وسط سینه نوشتیم
تا کرببلا هست, گرفتار دمشقیم