دلِ من با حسین می باشد
ذکرِ من یا حسین می باشد
کار با من ندارد هیچ کسی
صاحبم تا حسین می باشد
دلِ من با حسین می باشد
ذکرِ من یا حسین می باشد
کار با من ندارد هیچ کسی
صاحبم تا حسین می باشد
به دل، عشق تو واکرده ست معبرهای بسیاری
رقم خورده ست با دستت مقدّرهای بسیاری
چنان در دلربایی های خود جذابیت داری
که در بند تو افتادند دلبرهای بسیاری
دلی دارم گرفتارِ حسین است
گدای کوچه بازارِ حسین است
دلم دردِ هزاران شعله ی آه!
لبم زخمیِ گفتارِ حسین است
ای مسیح خانه طه حسین
یابن حیدر یابن زهرا یا حسین
دست من کوتاه مانده از ضریح
تو بگیر ایندستهایم را حسین
همین که خلق شدم از اضافی گِلِ تو
خدا نوشت مرا تا همیشه سائل تو
همیشه دست به نقدم فدایی ات بشوم
اگرچه این دل آلوده نیست قابل تو
وقتی تب مستانه بودن مال من شد
ساقی شدی پیمانه بودن مال من شد
خیلی برایش غصه خوردم سالها تا
کلب در میخانه بودن مال من شد
نگاه و گوشه ی چشمی به این گدا کافیست
-تو را به جان رقیه٬همین مرا کافیست
خدا کند که نگاهی کنی٬زمین خوردم!
که بر به خاک غم افتاده ای نگا(ه)کافیست