شعر مدح امیرالمومنین

غرق طلوع تو

غرقِ طلوعِ توست، شب انتظار هم
مست از شرابِ رؤیتم؛ اما خمار هم

گلدسته‌ام؛ خراب؛ ولی دائمُ‌الاَذان
ای أشهدت سرودِ لبم در مزار هم

تا حشر پرچمش بالاست

دمی که جمله مکاتب غروب خواهد کرد
اذان صبح قیامت علی والله ست

تمام بیرقشان متهم به نابودی است
فقط علیست که تا حشر پرچمش بالاست

نور خدا

هر جا که هست نور خدا ، سایه اش علی است
اقرار کرده کعبه که سرمایه اش علی است

قافِ جهان به روی عمودی امان گرفت
عرشی که آفریده شده ، پایه اش علی است

جلوهء ذات احد

ای هزاران جلوهء ذات احد یا مرتضی
ای هزاران ذکر الله الصمد یا مرتضی

هرچه یا حیدر نوشتم می شود یا فاطمه
هرچه یا زهرا نوشتم می شود یا مرتضی

علی جانم

در سینه ی امواج حس جذر ومد نیست
موجی که ما را راهی ساحل کند نیست

ما بی نهایت دوستت داریم مولا
قلبی که جای توست جای دیو ودد نیست

یا علی

باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست
بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست

بعد از خدا و بعد رسول خدا، علی
ساقی است گر شراب نداری بیا که هست

تمنای وصال

خیال خام می‌جوید تمنای وصالش را
ولی با این همه دل دوست می‌دارد خیالش را

مشو جویای احوال دل سرمست و حیرانم
کسی که با علی باشد نمی‌پرسند حالش را

یا علی

هیچ از آن جمال نتوان گفت
چه بگویم ؟! مثال نتوان گفت

کیست آن ذات خارج از ادراک؟
پاسخ این سوال نتوان گفت

قبله ی دیگر علی ست

می دهد کعبه نشانــی قبله ی دیگر علی ست
سجده کن پروردگاری را که مایل بر علی ست

در حیاطِ صحنِ او خورده ست خِضـر آبِ حیات
سُرمه کن خاکِ نجف را چشمه ی کوثر علی ست

یا علی

تا نظر بر این دل پر التهابم می کنی
با نوای دلنشین خویش خوابم می کنی

مطمئنم با نگاهی این شب قدر ای علی ع
تو حسابم می کنی و مستجابم می کنی

با یاد عشقت

نفس سرکش گاه گاهی در دلم آشوب کرد
شکر تنبیه تو بود و فتنه را سرکوب کرد

قلب من با یاد عشقت می‌زد و عیبی نداشت
غفلتِ از ذکر تو قلب مرا معیوب کرد

یاعلی

فیض بیداری وقت سحرم دست علیست
ای خدا شکر که برروی سرم دست علیست

عزتش مال خودش بود به من هم بخشید
آبرویی که به آن مفتخرم دست علیست

دکمه بازگشت به بالا