شعر مدح سید الشهداء

آفتابم سوز

آفتابم سوز در نام و نشانم ریختند

پر خروشم از کران تا بیکرانم ریختند

مستم از پیمانه و پیمان دوران الست

جرعه ای قالوا بلی را در بیانم ریختند

سر زده اقا

سر زده اقا سر زدی دوباره
چرا سراغم اومدی دوباره

غلام با  تکبرم حسین جان
به درد تو نمیخورم حسین جان

غزل هم درست شد

شاعر که گریه کردغزل هم درست شد

چیزی شبیه خیمه وپرچم درست شد

اشکی چکید بر تن ماه از دو چشم عشق

زهرا گریست , ماهمحرم درست شد

ما آدم تواییم

باید برای مثل تو گریانمان کنند

هم صبح هم غروب پریشانمان کنند

باید برای مثل تو ابربهار شد

باید برای مثل تو بارانمان کنند

پای هر روضه دلم

پای هر روضه دلم یکسره غم میگیرد
بارش ابر به چشمان ترم میگیرد
دل من سخت هوایی است, میان روضه
شوق پرواز به اطراف حرم میگیرد

هرکس که باضریح

هرکس که باضریح هم آغوش میشود
ازخاطرش بهــــشت فراموش میشود

گریه کنان داغ حسین را به روز حشر
دوزخ نمی برند که خامــــوش میشود

در کوچه ها

در کوچه ها سگی چو در خانه ا ی رود

 از صاحبان خانه به سگ لقمه ای رسد

امشب که آمدم به در خانه ات حسین

زوزه کشان زنم درمیخانه ات حسین

شب نشینی

شب نشینی چه قـدر بیـن دو گنبـد زیباست

در جــــوار حــــرم آل مـحـمــد (ص) زیباست

یک طرف حضـرت شـاه و طرفی حضـرت مـاه

گـردش دیــده و ســر هـر دو مجـدد زیباست

بی سر و سامان

بنویسید مرا بی سر و سامان حسین

جگری سوخته و پاره گریبان حسین

پای شش گوشه گدا را بنشانید و سپس

بنگارید مرا دست به دامان حسین

هوای محرم

لبریز اشک و آهم و دل تنگ روضه ها

دل تنگ پادشاهم و دل تنگ روضه ها

تاثیر گریه های عقیله است بی گمان

وقتی که سربراهم و دل تنگ روضه ها

ای مهربان ترازپدرومادرم حسین..

ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین

یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین

سرم هوای تو دارد

نفس بده که نفس پای این علم بزنم

نفس بده که فقط از حسین دم بزنم

سرم فدای قدم هات آرزو دارم

که سرنوشت خودم را به خون رقم بزنم

دکمه بازگشت به بالا