شعر مسمط امیرالمومنین

مسمط امیرالمومنین

تا هست بر سیاهیِ نقطه مدارِ چشم
بی ذوقِ وصل، سر نشود روزگارِ چشم
وقفِ قدوم پاکِ تو نقش و نگارِ چشم
گردی که ریزد از قدمت روی تارِ چشم
آیه به آیه می‌ شود آییـــنه دارِ چشم

دکمه بازگشت به بالا