روزی به پات غم نخورم شب نمی شود
این دلشکسته صاحبِ منصب نمی شود
سوختن به پای “شمع”،ملاک تَقَرُّب است
“پروانه” تا نسوخت مُقَرَّب نمی شود
روزی به پات غم نخورم شب نمی شود
این دلشکسته صاحبِ منصب نمی شود
سوختن به پای “شمع”،ملاک تَقَرُّب است
“پروانه” تا نسوخت مُقَرَّب نمی شود
هفتاد و دو شهید به صحراى زینب است
پایین نامه همه امضاى زینب است
می میرم و دم تو مرا زنده می کند
قارى من صدات مسیحاى زینب است
سایه ای مانده فقط بعد تو از خواهر تو
من فقط مانده ام و داغ تن بی سر تو
کهنه پیراهنی از توست فقط مونس من
یادگاری که دهد عطر تو و مادر تو
با لرزش این هق هق آخر
تا میتکانم نیمهجانم را …
آمادهام ای علت باران
بر من بباری آسمانم را